معنی پوسان

لغت نامه دهخدا

پوسان

پوسان. (نف، ق) صفت بیان حالت از پوساندن، پوسنده.

حل جدول

پوسان

شهر بندری کره جنوبی

فرهنگ فارسی هوشیار

پوسان

(صفت) پوسنده، در حال پوسیدن.

معادل ابجد

پوسان

119

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری