معنی پوشالی

لغت نامه دهخدا

پوشالی

پوشالی. (ص نسبی) منسوب به پوشال. از پوشال. || ضعیف و ناتوان: دولت یا مملکت پوشالی، دولت یا مملکتی کوچک و ضعیف که میان دو دولت قوی قرار گیرد تا تماسی میان دو دولت قوی نباشد.

فرهنگ معین

پوشالی

ساخته از پوشال، سست، ناتوان، بی دوام. [خوانش: (ص نسب.)]

فرهنگ عمید

پوشالی

هرچیز سست، سبک، و بی‌دوام،

حل جدول

پوشالی

هر چیز سبک و شکننده، هر چیز سست و بی‌بنیاد

دروغین

هر چیز سبک و شکننده، هر چیز سست و بی بنیاد

فارسی به انگلیسی

گویش مازندرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

پوشالی

(صفت) منسوب به پوشال. ساخته از پوشال، ضعیف ناتوان. یا دولت (مملکت) پوشالی. دولتی (مملکتی) کوچک و ضعیف که میان دو یاچند دولت قوی قرار گیرد تا تماسی میان آنها نباشد.

معادل ابجد

پوشالی

349

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری