معنی پول سیاه

لغت نامه دهخدا

پول سیاه

پول سیاه. [ل ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) پول خرد. پشیز. مس مسکوک که بهندی پیا گویند. (غیاث). پول از غیر سیم و زر.
- به یک پول سیاه نیرزیدن، سخت بی ارزش بودن. رجوع به پول شود.

فرهنگ معین

پول سیاه

(لِ) (اِمر.) پول خرد، پشیز، سکه مسی.

حل جدول

پول سیاه

پشیز

فلس

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

پول سیاه

(اسم) پول خرد پشیر مسکوک مسین. یا بیک پول سیاه نیر زیدن. سخت بی ارزش بودن. یا صورت یک پول سیاه پیدا کردن. کاملا از اعتبار و ارزش افتادن.

معادل ابجد

پول سیاه

114

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری