معنی پیا
لغت نامه دهخدا
پیا. (ص) در لهجه ٔ لری: مرد کامل و رسیده و مجازاً بمعنی باارج و ارزنده. || در تداول عامه، متمول. صاحب اعتبار. صاحب مکانت و منزلت. صاحب مقام و مرتبت: برای خود پیائی شد. برای خودش پیائی است.
پیا. (اِخ) (فلیکس) نویسنده ٔ درام و سیاستمدار فرانسوی. مولد ویرزُن (1810- 1889 م.).
فرهنگ معین
مرد کامل، باارج، ارزنده، متمول، صاحب اعتبار. [خوانش: (ص. اِ.)]
حل جدول
گویش مازندرانی
پشت سر پی
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت اسم) مرد کامل، با ارج ارزنده، متمول صاحب اعتبار: برای خود پیاپی شد.
معادل ابجد
13