معنی چاودار
لغت نامه دهخدا
چاودار. (اِ) چودار. چودر. ویبگ. گیاهی هرزه که در غله زار روید و دانه ٔ آن چون گندمی لاغر و کشیده است. قسمی گندم وحشی. نوعی از حبوبات که در میان گندم و جو پیدا آید. و رجوع به چودار شود.
فرهنگ معین
(اِ.) گیاهی از نوع غلات که ارتفاعش تا دو متر هم می رسد.خوشه های دراز و برگ های پهن دارد. بیشتر در زمین های خشک و آهکی می روید، دانه هایش برای تهیه آرد و نان به کار می رود.
فرهنگ عمید
گیاهی از خانوادۀ غلات با خوشۀ بلند و برگهای پهن که از دانۀ آن مشروبات الکلی تهیه میکنند و یا به عنوان خوراک حیوانات استفاده میشود،
حل جدول
نوعی گندم وحشی
فارسی به عربی
جاودار
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) گیاهی از تیره گندمیان بارتفاع یک تا دو متر و دارای برگهای پهن خشن و سنبله ای دراز مرکب ازسنبلکهاست و آن در اراضی خشک و آهکی روییده میشود. دانه هایش برای تهیه آرد و نان بکار میرود دیرک دیله بارنج.
فارسی به آلمانی
Roggen (m)
واژه پیشنهادی
روگن
معادل ابجد
215