معنی چراغ موشی
لغت نامه دهخدا
چراغ موشی.[چ َ / چ ِ] (اِ مرکب) چراغ حلبی کوچکی دارای فتیله و جای نفت یا روغن. ظرفهای کوچکی چون استکان که در آن پیه یا روغن کرده فتیله مینهادند و به بندها می آویختند بخصوص در شب های چراغان. چراغ خرد چون استکانی که در آن پیه کنند و فتیله ای در وی نهند و به عده ٔ کثیر، شبهای چراغانی در معابر آویزند. ظرف کوچک شیشه ای یا فلزی که در آن پیه وفتیله کرده در چراغانیها به عده ٔ بسیار افروخته در معابر بیاویزند. نوعی چراغ کوچک مسی یا حلبی که ساختمانی ساده داشته دارای فتیله و جای روغن یا نفت است و بیشتر در جاهای دور افتاده و دهکده ها از آن استفاده میشود. چراغ کوچک حلبی بدون شیشه. (فرهنگ نظام).
فرهنگ عمید
چراغ سادۀ حلبی که فقط دارای فتیله و جای نفت است،
حل جدول
نوعی چراغ کوچک بدون شیشه که دود میکند و روشنایی کمی میدهد
نوعی چراغ کوچک بدون شیشه که دود می کند و روشنایی کمی می دهد
گویش مازندرانی
چراغ نفتی دست ساز و فتیله دار که بدون حباب است
معادل ابجد
1560