معنی چرک آلود
لغت نامه دهخدا
چرک آلود. [چ ِ] (ن مف مرکب) چرکین. (آنندراج).چرکین و ناپاک و پلید و ملوث و کثیف. (ناظم الاطباء). چرک آلوده. چرکن. || زخم آلوده به چرک و ریم. ریمناک. رجوع به چرک و چرک آلوده و چرکین شود.
فرهنگ عمید
آلودهبهچرک، چرکین، پلید، کثیف، ریمناک،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) چرکین کثیف: ((لباس چرک آلودی بتن داشت. ))
واژه پیشنهادی
پلشت
معادل ابجد
264