معنی چشم پوشیدن
لغت نامه دهخدا
چشم پوشیدن. [چ َ / چ ِ دَ] (مص مرکب) مرادف چشم بستن. (آنندراج). اغماض کردن و بی اعتنایی نمودن. (ناظم الاطباء). نادیده انگاشتن و اغماض کردن. || کنایه از نابینا کردن و شدن. (آنندراج). || کنایه از مردن و چشم از جهان فروبستن.
حل جدول
صرف نظر کردن
مترادف و متضاد زبان فارسی
اغماض کردن، نادیده گرفتن، صرفنظر کردن، گذشت کردن، چشمپوشی کردن، گذشتن، رها کردن
فارسی به انگلیسی
Relinquish, Renounce, Waive
فارسی به ترکی
göz yummak
فارسی به عربی
اترک، احمل
فرهنگ فارسی هوشیار
نادیده گرفتن
فارسی به آلمانی
Auslassen, Ignorieren, Überhören, Übersehen, Unbeachtet
معادل ابجد
715