معنی چهارمیخه کردن
لغت نامه دهخدا
چهارمیخه کردن. [چ َ / چ ِ خ َ / خ ِ ک َ دَ] (مص مرکب) محکم کردن. استوار کردن. استوار ساختن.
حل جدول
کنایه از محکم کردن
مترادف و متضاد زبان فارسی
استوار کردن، محکمکاری کردن
معادل ابجد
1138