معنی ژله

لغت نامه دهخدا

ژله

ژله. [ژِ ل ِ] (فرانسوی، اِ) لرزانک. رجوع به لرزانک شود.

ژله. [ژِ ل ِ] (اِخ) کلود. رجوع به لورن شود.

فرهنگ معین

ژله

(ژِ لِ) [فر.] (اِ.) لرزانک، آب میوه پخته شده در شکر که در هوای سرد منعقد می شود.

فرهنگ عمید

ژله

خوراکی شیرین با رنگ‌های گوناگون که به‌ شکل لرزانک درست می‌شود، لرزانک،

حل جدول

ژله

لرزانک

نوعی دسر

فارسی به انگلیسی

ژله‌

Gel, Gelatin, Jelly

فارسی به ترکی

تعبیر خواب

ژله

۱ـ خوردن ژله در خواب، علامت آن است که با موانعی قابل عبور در زندگی روبرو خواهید شد.

۲ـ اگر زنی را در خواب ببینید که ژله درست می کند، علامت آن است که بار دیگر از دیدار دوستان لذت خواهید برد.
- آنلی بیتون

فرهنگ فارسی هوشیار

ژله

دسری که به شکل لرزانک درست کنند

معادل ابجد

ژله

1035

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری