معنی کارگردان فیلم بازنشسته ها
حل جدول
محسن ربیعی
بازیگر فیلم بازنشسته ها
فتحعلی اویسی، مریم امیر جلالی، یوسف صیادی، آرام جعفری، کاظم افرندنیا
بازنشسته
متقاعد
لغت نامه دهخدا
بازنشسته. [ن ِ ش َ ت َ / ت ِ] (ن مف مرکب) متقاعد. (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان). کسی که بر اثر مدتی کار مداوم در سنین پیری از خدمت دولت معاف میشود ولی حقوقی دریافت میکند. رجوع به بازنشستگی شود. || خاموش. فرونشسته. منطفی:
شمع فلک با هزار مشعل انجم
پیش وجودت چراغ بازنشسته است.
سعدی (طیبات).
واژه پیشنهادی
اسماعیل آقاجانی
نویسنده فیلم بازنشسته ها
محسن ربیعی
از بازیگران فیلم بازنشسته ها
خسرو امیرصادقی
علی مولایی
فتحعلی اویسی
فرهنگ عمید
کارمند اداره که سالهای خدمت خود را مطابق قانون به پایان رسانیده و بهواسطۀ خستگی یا پیری از کار برکنارشده و حقوق بازنشستگی میگیرد،
[قدیمی، مجاز] خاموششده،
مترادف و متضاد زبان فارسی
اسم بازنشست، متقاعد، وظیفهبگیر، وظیفهخور،
(متضاد) شاغل، موظف
فرهنگ معین
(نِ شَ تِ) (اِمف.) کسی که در پیری یا پس از مدتی طولانی یابه علل دیگراز کار برکنار شود واز حقوق بازنشستگی استفاده کند.
فارسی به عربی
متقاعد
فارسی به ایتالیایی
pensionato
فارسی به آلمانی
Pensioniert, Zog zurück
معادل ابجد
1487