معنی کارگردان فیلم مرد عنکبوتی

لغت نامه دهخدا

عنکبوتی

عنکبوتی. [ع َ ک َ] (ص نسبی) منسوب به عنکبوت. رجوع به عنکبوت شود. || (اِ) صفحه ای باشد مشبک بر اسطرلاب. (آنندراج) (غیاث اللغات). رجوع به عنکبوت اسطرلاب و اسطرلاب شود. || عنکبوتیه ٔ چشم، که از طبقات چشم است:
مانند عنکبوت سطرلاب رخنه شد
اطباق عنکبوتی این دیده ٔ بی تاب (؟).
کمال الدین اسماعیل.
از پرده ٔ عنکبوتی نرگس تو
در دل زده عنکبوت مژگان تو چنگ.
؟
رجوع به عنکبوتیه شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

عنکبوتی

تنندی رویه ای باشد پرویزن بر سلاب (صفت) منسوب به عنکبوت.

معادل ابجد

کارگردان فیلم مرد عنکبوتی

1458

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری