معنی کبالت

فرهنگ عمید

کبالت

عنصر فلزی سفیدرنگ، سخت، چکش‌خوار، قابل مفتول شدن، نامحلول در آب، و محلول در اسید ازتیک که در تهیۀ برخی آلیاژها، رنگ‌ها، و جلادهنده‌ها به کار می‌رود،
* کبالتِ ۶۰: کبالت رادیواکتیو که در معالجۀ سرطان از آن استفاده می‌شود،

لغت نامه دهخدا

کبالت

کبالت. [ک ُ] (فرانسوی، اِ) فلزی است سفید مایل به سرخی، سخت و شکننده که شماره ٔ اتمی آن 27 است و در 1490 درجه می گدازد. وزن مخصوصش 8/8 است. این فلز با مس و آهن و فولاد بصورت آلیاژ در می آید. در جوهر شوره (اسید) ازتیک (اسید نیتریک) حل می شود.

فرهنگ معین

کبالت

(کُ) [فر.] (اِ.) فلزی سفید و مایل به قرمز، سخت و شکننده.

فارسی به عربی

کبالت

کوباله

فرهنگ فارسی هوشیار

کبالت

انگلیسی بر گرفته از واژه ی یونانی } کوبوید { به آرش دیو کان ها دیو کان هم آوای سیستان از توپال ها (اسم) فلزی سفید و مایل بقرمز رنگ. سخت و شکننده که شماره اتمی آن ‎27 میباشد. در اسید ازتیک حل میشود و در 1490 درجه ذوب میگردد.


کوبلت

لاتینی تازی گشته کبالت بنگرید به کبالت

داروها

ادتیت دی کبالت

مسمومیت با ترکیبات سیانیدی

انگلیسی به فارسی

cobalt

کبالت

معادل ابجد

کبالت

453

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری