معنی کشیدگی

لغت نامه دهخدا

کشیدگی

کشیدگی. [ک َ / ک ِ دَ / دِ] (حامص) حالت کشیده. تمدد. کشش. || رنج. دردمندی. || آزردگی. افسردگی. (ناظم الاطباء). || درازی. (یادداشت مؤلف). || انقباض: درد پشت پدید آید بسبب خشکی و کشیدگی عضله های آن موضع. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی).

حل جدول

کشیدگی

امتداد،درازا

تمدد

فارسی به انگلیسی

کشیدگی‌

Draw, Extension, Strain, Stress, Tautness, Tension

فارسی به عربی

کشیدگی

اطاله

فرهنگ فارسی هوشیار

کشیدگی

کشش، رنج، دردمندی، تمدد

معادل ابجد

کشیدگی

364

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری