معنی کمیابی
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
تنگی، غل، نایابی، ندرت،
(متضاد) وفور
فارسی به انگلیسی
Dearth, Famine, Paucity, Rarity, Scarceness, Scarcity
فارسی به عربی
فاقه، مجاعه، ندره
فرهنگ فارسی هوشیار
کم یاب بودن ندرت، نا یابی.
فارسی به ایتالیایی
scarsità
معادل ابجد
83