معنی کنایه از توجه کامل داشتن
لغت نامه دهخدا
توجه داشتن. [ت َ وَج ْ ج ُه ْ ت َ] (مص مرکب) دقت داشتن. زیر نظر داشتن. مراقب بودن. || نگاه و نظر مرحمت به کسی یا چیزی داشتن. رجوع به توجه و دیگر ترکیبهای آن شود.
کامل
کامل. [م ِ] (اِخ) مصطفی. رجوع به مصطفی کامل شود.
کامل. [م ِ] (اِخ) الشیخ کامل القصاب. از پیشوایان استقلال سوریه است. (1373- 1290 هَ.ق). رجوع به محمد کامل بن احمدبن عبدالقادر شود.
توجه
توجه. [ت َ وَج ْ ج ُه ْ] (ع مص) روی فرا چیزی کردن. (تاج المصادر بیهقی). روی نهادن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). روی آوردن، یقال: توجهت نحوک و الیک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). رو بسوی چیزی یا به کسی آوردن (غیاث اللغات). روی آوردن و قصد کردن بسوی چیزی یا کسی. (از اقرب الموارد). و با لفظ کردن مستعمل. (آنندراج). || شکست خوردن. || روی گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پیر شدن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).یقال: توجه الشیخ، ای ولی و کبر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || و فی المثل: احمق ما یتوجه، ای لایحسن ان یأتی الغائط. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || (اِمص) اراده و میل و آرزو و نگاه و نظر مرحمت و روی آوردگی و لطف و مهربانی و ملاطفت و شفقت و نوازش. || تدبیر و تأمل و اندیشه. (ناظم الاطباء).
- توجه خاص، نظر مرحمت و برگردانیدن روی بجانب خدای. (ناظم الاطباء).
- توجه نیازآمیز، عبادت با خضوع و خشوع. (ناظم الاطباء).
حل جدول
سرا پا چشم شدن
توجه کامل
دقت
کنایه از مراقب بودن- کنایه از توجه کامل داشتن
سراپا چشم شدن
واژه پیشنهادی
قبله راست کردن
توجه داشتن
عنایت
اعتنا
کنایه از اختیار کامل داشتن
ریش و قیچی هر دو را به دست داشتن
کنایه از توجه کامل به خداوند
حضور خداوند، حضور قلب
کنایه از توجه به عواقب خطر داشتن
گوش به دندان مار داشتن
کنایه از میل و توجه داشتن
نگریستن از چشم عنایت
مترادف و متضاد زبان فارسی
تدقیق، دقت، مبالات، مداقه، نگرش، پرستاری، تیمار، دلسوزی، علاقه، مراقبت، مواظبت، اعتنا، التفات، رعایت، عنایت، مبالات، محل، مراعات، ملاحظه، وقع، پروا، تمایل، میل، نگهداری، روی کردن، روی آوردن، تیمار داشتن، غمخواری
معادل ابجد
1354