معنی کنایه از مراوده خانوادگی

حل جدول

کنایه از مراوده خانوادگی

آیند و روند


مراوده داشتن خانوادگی

رفت و آمد


مراوده

آمد و رفت

رفت و آمد

فرهنگ معین

مراوده

(مُ وِ دِ) [ع. مراوده] (مص ل.) دوستی و آمد و شد داشتن.


خانوادگی

(نْ یا نِ دِ) (ص نسب.) مربوط یا منسوب به خانواده.

لغت نامه دهخدا

مراوده

مراوده. [م ُ وِ دَ / دِ] (از ع، اِمص) آمد و شد. رفت و آمد. تردد. (یادداشت مؤلف). دید و بازدید. (ناظم الاطباء). با کسی دوستی و معاشرت داشتن. (فرهنگ فارسی معین). ج، مراودات.
- مراوده داشتن با کسی، با اورفت و آمد کردن. ارتباط و آمد و شد داشتن.


خانوادگی

خانوادگی. [ن َ / ن ِ دَ / دِ] (ص نسبی) منسوب به خانواده. منتسب به خانواده: در میهمانی خانوادگی همه ٔ افراد شرکت می کنند.
- نام خانوادگی، نام دومی است که شخص بر خود میگذارد و او را به آن می نامند و این نام در حقیقت مبین خانواده ای است که شخص متعلق به آن هست و بر هر کس طبق قانون واجب است که دارای نام خانوادگی باشد.

فرهنگ فارسی هوشیار

خانوادگی

منتسب به خانواده، در میهمانی خانوادگی همه افراد خانواده شرکت میکنند


مراوده

رفت و آمد، تردد، دید و بازدید

مترادف و متضاد زبان فارسی

مراوده

آمدوشد، آمیزش، ارتباط، تردد، تماس، حشرونشر، مصاحبت، معاشرت، نشست‌وبرخاست

فرهنگ عمید

مراوده

با هم دوستی و آمدوشد داشتن، با کسی رفت‌وآمد داشتن،


خانوادگی

مربوط به خانواده، فامیلی،

فارسی به عربی

مراوده

اتصال


خانوادگی

عائلی، محلی

معادل ابجد

کنایه از مراوده خانوادگی

1042

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری