معنی کنخ

لغت نامه دهخدا

کنخ

کنخ. [ک َ ن َ] (اِ) دوغ خشک شده را گویند که کشک و قروت باشد. (برهان) (آنندراج). مصحف کتخ. (حاشیه ٔبرهان چ معین). کشک و دوغ خشک شده. (ناظم الاطباء).

حل جدول

کنخ

کشک

معادل ابجد

کنخ

670

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری