معنی کهنه پرست

لغت نامه دهخدا

کهنه پرست

کهنه پرست. [ک ُ ن َ / ن ِ پ َ رَ] (نف مرکب) کهنه پرستنده. طرفدار آداب و سنن قدیم. مرتجع. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

کهنه پرست

دوستدار اوضاع‌واحوال و آداب قدیم، مرتجع،

حل جدول

کهنه پرست

امل

مرتجع

فارسی به انگلیسی

کهنه‌ پرست‌

Back Issue, Back Number, Antiquated, Fogy, Old-Fashioned, Fusty, Old -Style, Stick-In-The Mud, Stodgy, Unreconstructed

فرهنگ فارسی هوشیار

کهنه پرست

(صفت) طرفدار آداب و سنن قدیم مرتجع

معادل ابجد

کهنه پرست

742

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری