معنی کیفرخواست

لغت نامه دهخدا

کیفرخواست

کیفرخواست. [ک َ / ک ِ ف َ خوا / خا] (اِ مرکب) (اصطلاح حقوق) ادعانامه ٔ دادستان (مدعی العموم). (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

کیفرخواست

(~. خا) (اِمر.) ادعانامه دادستان (مدعی العموم).

فرهنگ عمید

کیفرخواست

ادعانامۀ دادستان،

حل جدول

کیفرخواست

ادعانامه دادستان

ادعانامه

فارسی به عربی

کیفرخواست

بیان الإتهام

معادل ابجد

کیفرخواست

1377

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری