معنی گبه
لغت نامه دهخدا
گبه. [گ َب ْ ب َ / ب ِ] (اِ) شیشه ٔ حجام را گویند که بدان حجامت کند. (برهان) (آنندراج). شاخ حجامت. || خرسک. نوعی قالی که پود دراز دارد.
فرهنگ معین
(گَ بِّ) (اِ.) نوعی گلیم دست باف خاص ایران که نقشه اش از داستانی حکایت می کند.
(~.) (اِ.) شیشه حجام که بدان حجامت کنند، شاخ حجامت.
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
خرسک، فرش، قالی، گلیم
فارسی به انگلیسی
Carpet, Rug
فارسی به ترکی
kilim
ترکی به فارسی
آبستن
معادل ابجد
27