معنی گذرگاه آب

لغت نامه دهخدا

گذرگاه آب

گذرگاه آب. [گ ُ ذَ هَِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) فرکن. جائی که آب عبور میکند چون جوی آب و مسیل. (فرهنگ اسدی نخجوانی). سوراخ آب. معبر. آب راهه. رجوع به گذرگاه شود.

حل جدول

معادل ابجد

گذرگاه آب

949

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری