معنی گربه روی شیروانی داغ
حل جدول
نمایش نامه ای از تنسی ویلیامز
نویسنده گربه روی شیروانی داغ
تنسی ویلیامز
آفریننده درام گربه روی شیروانی داغ
تنسى ویلیامز
لغت نامه دهخدا
گربه روی. [گ ُ ب َ / ب ِ] (ص مرکب) ناسپاس:
جز بمادندر نماند این جهان گربه روی
با پسندر کینه دارد همچو با دختندرا.
رودکی.
شیروانی
شیروانی. [شیرْ] (حامص مرکب) شغل شیروان. شیربانی. (یادداشت مؤلف). رجوع به شیروان شود.
شیروانی. (اِ) خرپشته ای که به روی سقف خانه بنا می کنند. (ناظم الاطباء). سقفی پوشیده از تنکه ٔ آهن یا آهن سفید و حلبی به شکل خرپشته. (یادداشت مؤلف). || نوعی خیمه ٔ چهارگوشه. (فرهنگ فارسی معین).
شیروانی. [شیرْ] (ص نسبی) منسوب و متعلق به ملک شیروان. (ناظم الاطباء). از مردم شیروان. (از یادداشت مؤلف). رجوع به شیروان شود.
شیروانی. [شیرْ] (اِخ) دهی است از بخش شاهپور شهرستان خوی. سکنه ٔ آن 172 تن و آب آن از چشمه و باران. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
واژه پیشنهادی
محمدمهدی کریمی
کارگردان فیلم سیزده گربه روی شیروانی
علی عبدالعلی زاده
موسیقی فیلم سیزده گربه روی شیروانی
کارن همایون فر
فیلمبردار فیلم سیزده گربه روی شیروانی
علی الّهیاری
فرهنگ عمید
پوششی که با چوب و حلبی بر روی سقف بعضی از خانهها درست میکنند،
فرهنگ فارسی هوشیار
پوششی که با چوب و حلب بر روی سقف بعضی خانه ها درست می کنند
فرهنگ معین
پوششی که با چوب، حلب و آهن روی سقف بعضی از خانه ها سازند، نوعی خیمه چهارگوش. [خوانش: (ص نسب.)]
معادل ابجد
2025