معنی گوشمالی دادن
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Chasten, Objurgate, Reprehend
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) سیاست کردن ادب کردن تنبیه کردن گوشمالی دادن: و هر که ظلم کردی بر رعیت گوشمال دادی، بلرزه و ارتعاش در آوردن سیمهای ساز های زهی و کوک کردن آنها.
معادل ابجد
466