معنی ینگه
لغت نامه دهخدا
ینگه. [ی َ گ َ / گ ِ] (اِ) روشنایی. ینگی. (ناظم الاطباء).
ینگه. [ی ِ گ َ / گ ِ] (ترکی، اِ) زن که از خانه ٔ عروس همراه کنند تا در شبهای اول عروسی پشت حجله نشیند و حوایج برآرد. (یادداشت مؤلف).زن مجرب و مسنی را گویند که همراه عروس از خانه ٔ پدر به خانه ٔ شوهر می رود و در ترتیب کارها و طرز برخوردهای او با مسائل و اشخاص راهنمایی اش می کند. ینگا.
- ینگه ٔ عروس، زنی که همراه عروس کنند به شب زفاف. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ معین
یدک، دنباله، زنی که شب زفاف همراه عروس به خانه داماد می رود. [خوانش: (یَ گِ) [تر.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
زنی که شب زفاف همراه عروس به خانۀ داماد میرود،
[قدیمی] یدک، دنباله،
حل جدول
دنباله رو عروس
تعبیر خواب
اگر در خواب ببیند که ینگه عروس و داماد شده اید، متاسفانه وضعیت خوشی در انتظار شما نیست. در این صورت، لااقل یک هفته مراقب اعمال، رفتار و آمد و شدهای خود باشید و حتی الامکان از مسافرت پرهیز نمایید. - منوچهر مطیعی تهرانی
گویش مازندرانی
باجناق هم ریش – هم زلف – ساق دوش
فرهنگ فارسی هوشیار
زنی که در شب زفاف دنبال عروس بخانه داماد رود، دنباله ترکی پساد (گویش بدخشی) زه ساگدوش: مرد (اسم) ینگه برای عروس بمنزله ساق دوش است برای داماد توضیح آنکه درقدیم شب عروسی مردی (یا دو مرد) جهاندیده وتجربه پرورده از دوستان داماد نزد اومی نشستند و وی را به وظایفی که برعهده داشت آشنا می ساختند وجزئیات اعمال شب زفاف رابدومی آموختند این مردان را ساق دوش می گفتند. برای عروس نیززنی (یازنانی) تعیین می شدند که وی رابه وظایفش آشناسازند و چنین زنی راینگه می گفتند
معادل ابجد
85