معنی یکطرفه
فرهنگ واژههای فارسی سره
یکسویه
کلمات بیگانه به فارسی
یکسویه
فارسی به ترکی
tek yönlü, tek taraflı
فارسی به عربی
وَحیدُ الاتِّجاه (ذُواتِّجاهٍ واحِد)
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) ازیک جهت که فقط رعایت یک طرف شده باشد بدون رعایت طرف دیگرکه بسود یا بزیان یکی از دو طرف باشد: قضاوت یکطرفه نباید کرد، که تنهااز یک طرف آن توان داخل شد: خیابان یکطرفه.
معادل ابجد
324