معنی یک پنجم

لغت نامه دهخدا

یک پنجم

یک پنجم. [ی َ / ی ِ پ َ ج ُ] (اِ مرکب) خُمس. یک جزء از پنج جزء. پنج یک.

حل جدول

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

یک پنجم

یک جزء از پنج جزء، خمس عدد کسری یک جز ء از پنجاه جز ء پنجاه یک.

معادل ابجد

یک پنجم

125

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری