معنی آش‌ شله‌ قلمکار

فارسی به انگلیسی

آش‌ شله‌ قلمکار

Fragmentary, Hodgepodge, Hotchpotch, Medley, Mélange, Mess, Mishmash, Mixed Bag, Motley, Ragbag


آش‌ شله‌ قلمکار (مجازی‌)

Hash


شله‌ قلمکار

Hash


آش‌

Pottage

ضرب المثل فارسی

آش شله قلمکار

هر کاری که بدون رعایت نظم و نسق انجام گیرد و آغاز و پایان آن معلوم نباشد، به آش شله قلمکار تشبیه و تمثیل می شود. اصولا هر عمل و اقدامی که در ترکیب آن توجه نشود، قهرأ به صورت معجونی در می آید که کمتر از آش شله قلمکار نخواهد بود.
اکنون ببینیم آش شله قلمکار چیست و از چه زمانی معمول و متداول گردیده است.
ناصر الدین شاه قاجار بنابر نذری که داشت سالی یک روز، آن هم در فصل بهار، به شهرستانک از ییلاقات شمال غرب تهران و بعدها به علت دوری راه به قریه سرخه حصار، واقع در شرق تهران می رفت. به فرمان او دوازده دیگ آشی بر بار می گذاشتند که از قطعات گوشت چهارده رأس گوسفند و غالب نباتات مأکول و انواع خوردنیها ترکیب می شد. کلیه اعیان و اشراف و رجال و شاهزادگان و زوجات شاه و وزرا در این آشپزان افتخار حضور داشتتند و مجتمعأ به کار طبخ و آشپزی می پرداختند. عده ای از معاریف و موجهین کشور به کار پاک کردن نخود و سبزی و لوبیا و ماش و عدس و برنج مشغول بودند. جمعی فلفل و زرد چوبه و نمک تهیه می کردند. نسوان و خواتین محترمه که در مواقع عادی و در خانه مسکونی خود دست به سیاه و سفید نمی زدند، در این محل دامن چادر به کمر زده در پای دیگ آشپزان برای روشن کردن آتش و طبخ آش کذایی از بر و دوش و سر و کول یکدیگر بالا می رفتند تا هر چه بیشتر مورد لطف و عنایت قرار گیرند. خلاصه هر کس به فرا خورشان و مقام خویش کاری انجام می داد تا آش مورد بحث حاضر و مهیا شود. چون این آش ترکیب نامناسبی از غالب مأکولات و خوردنیها بود، لذا هر کاری که ترکیب ناموزون داشته باشد و یا به قول علامه دهخدا:" چو زنبیل در یوزه هفتاد رنگ" باشد؛ آن را به آش شله قلمکار تشبیه می کنند.

لغت نامه دهخدا

قلمکار

قلمکار. [ق َ ل َ] (اِ مرکب) نوعی از بافته ٔ رنگارنگ و الوان. (ناظم الاطباء). چیزی که به قلم نقش کرده باشند. (آنندراج). پارچه ای که بر روی آن نقشها و گلها با قلم نگارند:
متاع شهرت این قوم خالی از معنی است
بجز لباس قلمکار نیست چون تصویر.
شفیع اثر (از آنندراج).
بجز دعای قدح نیست ورد خامه ٔ ما
ز داغ باده قلمکار گشته جامه ٔ ما.
محمد سعید اشرف (از آنندراج).
- امثال:
یک پول جگرک سفره ٔ قلمکار نمیخاد (نمیخواهد).
|| (ص مرکب) حکاک که بروی برنج و نقره و طلا حکاکی میکند. || نقاش. (ناظم الاطباء).


شله قلمکار

شله قلمکار. [ش ُ ل َ / ل ِ / ش ُل ْ ل َ / ل ِ ق َ ل َ] (اِ مرکب) آشی است که همه احرار بقول و جز آن را در وی کنند و نیز گوشت در وی مهرا کنند. آشی از همه سبزیها و گوشت و برنج. آش امام زین العابدین. (یادداشت مؤلف). نوعی غذا.طرز تهیه ٔ آن چنین است: ماش را می جوشانند و با ریختن آب سرد در آن پوستهایش را با کفگیر می گیرند و نخودپوست گرفته، عدس، لوبیا، گوشت و پیاز اضافه کنند و پزند. پس از پختن گوشت را بیرون آورده استخوانهایش رامی کشند و خوب له و نرم می کنند؛ برنج و سبزی را با تره ٔ زیاد جداگانه بار کنند و همین که نیم پز شد، گوشت و حبوبات دیگر را در آن ریخته، هم می زنند تا گوشتهانخ بدهد و لعاب پیدا کند. نمک و ادویه بقدر کافی زده، پیازداغ روی آن دهند و دم کنند و آتش زیر آن را کم کنند تا ته نگیرد. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به فرهنگ لغات عامیانه شود. || درهم. آشفته. مغشوش: شعر او آش شله قلمکار است. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ فارسی هوشیار

قلمکار ساز

(صفت) آنکه قلمکار سازی کند.


قلمکار

‎ (صفت) نقاش، آنکه بروی برنج و نقره و طلا حکاکی کند، (اسم) پارچه ای ساده و مازو شده از کرباس و کتان و غیره که بر آن به وسیله قالب و مهر نقوشی تصویر کرده باشند و آن را باشکال پرده سفره رومیزی و غیره در آورند، در همدان تاجریزی پیچ را گویند.


قلمکار سازی

ایجاد نقش بر روی پارچه مازو شده ساده به وسیله مهر و قالبهای مخصوص. توضیح در قلمکارسازی استاد کار برای هر رنگی یکبار بر روی پارچه قالب می زند و اگر پارچه ای چهار رنگ بخواهد پارچه ناگزیر چهار بار زیر دست استاد قلمکار ساز رود. رنگهایی که بیش از همه در قلمکارسازی بکار می رود به ترتیب عبارتند از: سیاه قرمز آبی و زرد و علت این ترتیب آنست که رنگ سیاه و قرمز از رنگهای عمده و اساسی نقوش قلمکار است و برای این که این رنگها ثابت بماند حاجت به بعضی عملیات است و در صورت ثابت شدن این دو رنگ رنگهای بعدی یعنی آبی و زرد نیز ثابت خواهد ماند.

فرهنگ عمید

قلمکار ساز

کسی که پارچه‌های قلمکار درست کند،


قلمکار

پارچه‌ای که با آلت‌های چوبی دستی روی آن نقش‌ونگار چاپ کرده باشند،

فرهنگ معین

قلمکار

(~.) [معر - فا.] (اِمر.) پارچه ای که با آلات چوبی دستی روی آن نقش و نگار چاپ کرده باشند.

حل جدول

قلمکار

نوعی سفره

فارسی به عربی

قلمکار

قماش قطنی

فارسی به آلمانی

قلمکار

Kaliko, Kattun [noun]

معادل ابجد

آش‌ شله‌ قلمکار

1027

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری