معنی آیه تطهیر

حل جدول

آیه تطهیر

« إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً » (احزاب / 33) خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا‎‎‏‎‎ٌ شما را پاک سازد.

لغت نامه دهخدا

تطهیر

تطهیر. [ت َ] (ع مص) پاک کردن. (منتهی الارب) (دهار) (غیاث اللغات) (آنندراج). پاک گردانیدن و از همین است تطهیر ختان. || ختنه کردن. (یادداشت مرحوم دهخدا):
کار اوو تو تا گه تطهیر
کار طفل است و آن حجامش
شکرش در دهان نهد و آنگه
ببرد پاره ای ز اندامش.
خاقانی.
و رجوع به تطهیر کردن شود. || شستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). غسل دادن چیزی به آب. (از اقرب الموارد). پاک کردن از معصیت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
- تطهیر سرائر، عبارت است از لب ّ لباب و غایت علم سلوک. (کشاف اصطلاحات الفنون).
- تطهیر قلب، راه ندادن خیالات فاسد در دل. (انجمن آرا).


آیه

آیه. [ی َ] (ع اِ) آیت. ج، آیات، آی.
- آیه ٔ حجاب، آیه ٔ سی و یکم سوره ٔ نور 24.
- آیه ٔ سجده، هر یک از چهار آیت ذیل: آیه ٔ 15 از سوره ٔ 32. آیه ٔ 37 از سوره ٔ 41. آیه ٔ 62 از سوره ٔ 53. آیه ٔ 19 از سوره ٔ 96.
- آیه ٔ سخّر، آیه ٔ 12 از سوره ٔ 16.
- آیه ٔ شهاده، آیه ٔ هیجدهم از سوره ٔ آل عمران 3.
- آیه ٔ فتح، آیه ٔ اول از سوره ٔ فتح 48.
- آیه ٔ نور، آیه ٔ سی و پنجم از سوره ٔ نور 24.
- آیه ٔ و ان یکاد، آیه ٔ پنجاه و یکم از سوره ٔ القلم 68:
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید.
حافظ.
و رجوع به آیت شود.


تطهیر گرفتن

تطهیر گرفتن. [ت َ گ ِ رِ ت َ] (مص مرکب) تطهیر یافتن. پاک شدن. طهارت یافتن:
صادق آن مهبط اسرار لدنی که گرفت
دامن شرع ز سرچشمه ٔ علمش تطهیر.
علی خراسانی (از آنندراج).
و رجوع به تطهیر شود.


تطهیر دادن

تطهیر دادن. [ت َ دَ] (مص مرکب) غسل دادن. پاک کردن. آب کشیدن:
بس که آلوده ٔ عصیان شده دل تا محشر
دامنش را نتوان داد به زمزم تطهیر.
علی خراسانی (از آنندراج).
و رجوع به تطهیر شود.


تطهیر کردن

تطهیر کردن. [ت َ ک َ دَ] (مص مرکب) پاک کردن. شستن. || ختنه کردن: مثال داد تا کوشک کهن محمودی زاولی بیاراستند تا از امیران، فرزندان چند تن تطهیر کنند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 366). و رجوع به تطهیر شود.


تطهیر یافتن

تطهیر یافتن. [ت َ ت َ] (مص مرکب) پاک شدن. تطهیر گرفتن. طهارت یافتن:
پیش از این بود پر از لوث خطا چون زمزم
یافت از آب کف شرع پیمبر تطهیر.
علی خراسانی (از آنندراج).
و رجوع به تطهیر و ترکیبات آن شود.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

تطهیر

برشنوم

فرهنگ فارسی هوشیار

تطهیر

‎ پاکاندن پاک گرداندن، شست و شوی ‎ (مصدر) پاک کردن پاکیزه ساختن شستن، (اسم) پاکی طهارت. جمع: تطهیرات.

فرهنگ فارسی آزاد

تطهیر

تَطْهِیر، پاک و طاهر گردانیدن، چیزی را شستن و پاکیزه نمودن،

فرهنگ معین

تطهیر

(تَ) [ع.] (مص م.) پاک کردن، پاکیزه ساختن.

فرهنگ عمید

تطهیر

پاک‌ کردن، پاکیزه ‌کردن،
چیزی را با آب شستن و پاکیزه ساختن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

تطهیر

پاکسازی، پاکی، پاکیزگی، تغسیل، شستشو، طهارت، غسل، وضو، پاک گردانیدن، طاهر کردن،
(متضاد) نجس کردن


تطهیر شدن

پاک شدن، طاهر شدن، تطهیر یافتن

فارسی به انگلیسی

تطهیر

Purgation, Sanctification

معادل ابجد

آیه تطهیر

640

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری