معنی تعمیرگاه
لغت نامه دهخدا
تعمیرگاه. [ت َ] (اِ مرکب) محل مرمت. جایی که اشیاء شکسته چون ماشین و جز آن را که دارای نقصی شوند، اصلاح و مرمت نمایند: تعمیرگاه اتومبیل.
فارسی به انگلیسی
Service Station, Yard
مترادف و متضاد زبان فارسی
حل جدول
فارسی به عربی
مسفن
انگلیسی به فارسی
تعمیرگاه
repair shop
تعمیرگاه
repair center
تعمیرگاه
shop
خرید کردن، تعمیرگاه، مغازه، کارگاه
عربی به فارسی
تعمیرگاه کشتی , کارخانه کشتی سازی
سوئدی به فارسی
تعمیرگاه کشتی، کارخانه کشتی سازی،
skeppsvarv
تعمیرگاه کشتی، کارخانه کشتی سازی، محل کشتی سازی، کارخانه کشتی سازی،
اسپانیایی به فارسی
قورخانه، زرادخانه، انبار، مهمات جنگی، تعمیرگاه کشتی، کارخانه کشتی سازی.
معادل ابجد
746