معنی طرابلس

حل جدول

طرابلس

پایتخت کشور لیبی


بنغازی، طرابلس

شهری در لیبی


بنغازی ، طرابلس

شهری در لیبی


کشور طرابلس

لیبی


کشوری با مرکز طرابلس

لیبی

لغت نامه دهخدا

طرابلس

طرابلس. [طَ ب ُ ل ُ] (اِخ) شهری است به شام. (منتهی الارب) (آنندراج). طرابلس شام. در اقلیم چهارم واقع، طولش 60 درجه و 35 دقیقه، و عرض آن 34 درجه میباشد. (معجم البلدان ج 6 ص 36). و آن نامی یونانی است بمعنی سه شهر. (دمشقی). لغت شامیه و اصل آن اطرابلس بهمزه، یا لغت رومی است معنی آن سه شهر. (منتهی الارب) (آنندراج). شهریست ساحلی و عاصمه ٔ طرابوزان شهریست مشهور بر ساحل دریای شام، بین لاذقیه و عکا. (معجم البلدان ج 1 ص 283). بندری است در شام بر ساحل بحرالروم واقع در شمال بیروت و دارای چهل هزار سکنه، و از آنجا چرم و اسفنج خیزد. شهر طرابلس شام یکی از بلاد سوریه و بر کنار بحر ابیض متوسط 34 درجه و 26 دقیقه و 36 ثانیه از عرض شمالی و 35 درجه و 44 دقیقه و 20 ثانیه از طول شرقی بر دو کناره ٔ نهر ابی علی واقع است. سابقاً این شهر در رأس زبانه ٔ داخل در دریائی که امروز لنگرگاه واقع است بنا شده بود، ولی پس از آنکه این شهر به دست مسلمانان گشوده شد، شهر قدیم خراب گردید و بجای آن بمسافت میلی دور از آن شهر دیگری بنا کردند و نام شهر کهنه را بدان نهادند. بنیان عمارات این شهر تمامی از سنگ و دارای خانه های ساخته شده از یک طبقه و دو طبقه میباشد، و بناهای زیبا و مدارس متعدد و مساجد بسیار و مطبعه و روزنامه های جالب توجه دارد. گرمابه هائی دارد که در تمامی اطراف و جوانب آن لوله کشی شده و آب فراوان در هر لحظه که خواهند روان است. درخت و اشجار میوه در این شهر بسیار و باغات مصفاو رزستان و بساتین طرب انگیز اطراف و جوانب شهر را فراگرفته است. خاک این شهر برای کشت و تربیت اشجار و نباتات استعداد کامل دارد، میوه های متنوع، از قبیل: پرتقال، لیمو، نارنج و گلابی در این شهر نیک بعمل آیدو انواع و اقسام شکوفه ها و گلها بویژه گل سرخ بسیاراست. هوای این شهر مرطوب است اهالی آن در غایت ظرافت و نهایت مهربانی نسبت بمردم رفتار میکنند. در تحصیل فنون و آداب خصوصاً در تشحیذ قریحه ٔ شعری حرص و ولعی دارند تا بحدی که نظم اشعار را یک نوع سلیقه میشمارند. اهل شهامت و عزت نفس و شدت بأس و کرم میباشند. مناظره و رقابت با اقران و همسران خود را دوست دارند. علی الخصوص در مورد مناصب عالی. در پرورش کرم ابریشم اهتمام بسیار مبذول میدارند و در بافتن جامه های ابریشمین بسیار ماهرند. بازرگانی در این شهر رواج کامل دارد. بزرگترین محصول آن حریر، صابون، اسفنج، مازو، تنباکو، پرتقال، لیمو و سایر میوه هاست. جمعیت این شهر از بیست هزار تن افزون باشد که قسمت عمده ٔ آن مسلمانان و بقیه عیسویان از طوایف مختلف رومیها و مارونیها، کمی از یهودان و سایر ادیان میباشند. لنگرگاه کنونی این شهر در مرکز قدیمی خود واقع و اکثر مراکز تجارتی در آنجاست و قریب ده هزار تن جمعیت آن میباشد.مسیحیان چندین بار این شهر را در حصار گرفتند و زیان و خسارت بسیار بدان وارد آوردند و کتابخانه ٔ آنجا را که دارای سیصدهزار مجلد از کتب زبانهای عربی و پارسی و یونانی بود طعمه ٔ حریق ساختند. سلطان صلاح الدین ایوبی اگرچه مدتی آنجا را در سال 584 هَ. ق. محاصره کرد، ولی موفق به اخراج مسیحیان و فتح شهر نگردید.بعد از سلطان صلاح الدین یکی از ملوک مصر آنجا را بگشود و خلقی بسیار از اهالی آنجا را بکشت، معذلک پادشاه قبرس در 768 هَ. ق. شهر مزبور را بازستاند و آن شهر را آتش زد و ویران ساخت. چند بنا از آثار قدیم آنجا باقی است، از آن جمله شش برج برای محافظت و نگهبانی شهر بر کنار دریا از جهت شمال زبانه ٔ سابق الذکر برپاست. (ذیل معجم البلدان ج 2 ص 292). و صاحب قاموس الاعلام آرد: طرابلس شام. نام شهر مرکزی ایالتی تابع بیروت در ساحل شام است و در 65هزارگزی شمال شرقی بیروت، بر نهر ابوعلی و سه هزارگزی بالای مصب نهر مذکور و در دامنه ٔ کوه منفردی واقع است. اسکله ای در مصب رودخانه و ساحل بحر دارد. سکنه ٔ آن 24000 تن است و دارای یک قلعه مربوط به زمان اهل صلیب میباشد. 17 جامع، 28 مدرسه و کتابخانه، 15 تکیه و مدارس ابتدائی و متوسطه دارد و دارای دوازده کلیسا و دیر دارالحکومه ٔ منتظم، بازار زیبای پر جوش وخروش، کارخانه های ابریشمی متعدد و دباغخانه های بسیار است، کمربندهای حریری بنام طرابلس، قماشهای ابریشمی برای چادرشب و غیره از ساخته های مخصوص آن شهر است.صابون پزخانه ها، کارگاههای عطرسازی، باغ ها و باغچه های بسیار زیبا و باصفای پرتقال و لیموی لطیف و نیکو در آن شهر وجود دارد. تجارت آن دارای رونق مخصوصی است چه در سایه ٔ دایر بودن اسکله تجارت جهات حما و حمص روز به روز رو به تزاید و ترقی است و نیز شهر طرابلس مرکز تجارت اسفنج میباشد که در آنجا صید میگردد. 15000 تن از اهالی آن مسلمان و بقیه نصاری هستند که به جماعات گوناگون منقسم میشوند و همه بزبان عربی تکلم میکنند. طرابلس شام شهر قدیمی است و بوسیله ٔ مهاجران صور و صیدا و ارواد تأسیس شده و از سه محله ترکیب یافته بود گرداگرد هر یک را سوری احاطه میکرد و از این رو آنرا تریبولیس (یعنی سه بلده) نامیده اند، این شهر در زمان رومیان و امپراتوران قسطنطنیه نیز بسیار معمور و آباد بوده است. مسلمانان پیرایه هایی هم برآن بستند و آن را آبادتر کردند. یک کتابخانه ٔ بسیاربزرگ در اینجا تأسیس کرده بودند، بدبختانه اهل صلیب این کتابخانه را آتش زدند با وجود سوء اداره ٔ آن زمانها با کشورهای اروپا مناسبات تجارتی پیدا کرده بود و کارخانه های بسیار حریر و شیشه و غیره در آن بکارافتاد. صلااح الدین ایوبی و بیبرس اینجا را دربندان کردند و سرانجام به دست قلاوون فتح و مسترد گردید. شهرقدیم در ساحل واقع است و در اطراف اسکله آثار عتیقه فراوان مشاهده میشود. در زمان یاور سلطان سلیم خان با دیگر ممالک شام به کشور عثمانی ملحق شد و مدت مدیدی مرکز ایالتی بشمار میرفت. و رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 480 و نزههالقلوب چ اروپا ص 253 و 268 و فهرست حبیب السیر چ خیام و ایران باستان ج 1 ص 106 و ج 3 ص 2032 و عقدالفرید چ سعید عریان چ مصر ج 7 ص 284 و تاریخ مغول اقبال ص 210، 266، 276 و سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلن ص 17، 18 و 28 و کلمه ٔ اطرابلس شود.


طرابلس شام

طرابلس شام. [طَ ب ُ ل ُ س ِ] (اِخ) مؤلف قاموس الاعلام گوید: نام قضائی است در ولایت بیروت و عبارت است از قسم جنوب غربی سنجاق، از طرف شمال و شرق با قضای عکامحدود میباشد، و 91 قریه دارد و مشتمل است بر 5 ناحیه و اراضی عشیره ٔ عرب الجحیش و عده ٔ نفوس آن بر 41871 تن بالغ گردد و 30336 تن از اینان مسلمانند - انتهی. امروزه دارای 40000 سکنه است. || طرابلس شام (سنجاق...) مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: یکی از ایالتهای پنجگانه ٔ ولایت بیروت است، از طرف جنوب به سنجاق جبال لبنان، از سمت مشرق به سنجاق حما از ولایت سوریه، از سوی شمال به سنجاق لاذقیه و از جانب مغرب به دریای سفید محدود میباشد. اراضی آن ناهموار و پرعارضه است، دامنه های جبل لبنان و جبل نصیریه در اندرون سنجاق پخش شده، انهار بسیاری دارد و از همه بزرگتر در میان دو سلسله ٔ مزبور جاری و موسوم به نهر کبیرمیباشد، و خاک آن بسیار حاصلخیز و پرمحصول و هوای سواحل آن بی اندازه گرم و نقاط مرتفع داخله ٔ آن خنک و بطور کلی معتدل و سالم است. محصولات عمده ٔ آن عبارت از: گندم، جو، ذرت، ارزن، نخود، عدس باقلا و حبوبات دیگر و نیز تنباکو و سیب زمینی و غیره و میوه های بسیار از قبیل: پرتقال، لیمو، انار، انجیر، انگور، زیتون فراوان هم دارد، روغن زیتون بمیزان کلی حاصل شود، زنبور و کرم ابریشم آن نیز فراوان است و انگبین و نوغان جزو صادرات سنجاق است، و در اندرون لوا به پرورش دام نیز توجه بسیار میشود. سالانه بیش از 300000 اوقه پشم حاصل گردد. مقدار جنگلهای سنجاق به 157000 دونم بالغ میشود و درختان بزرگ و گوناگون صنعتی دارند. اکتشافاتی برای کشف معادن هنوز بعمل نیامده، نفوس لوابه 124785 تن بالغ گردد که قریب 91183 تن مسلم سنی و نصیری و بقیه غیرمسلم روم، مارونی، کاتولیک، ارمنی، پروتستان و یهودی میباشند و 154 باب جوامع و مساجدو مکاتب و معابد دیگر دارد. 567 قریه در این سنجاق موجود است و به چهار قضا و 5 ناحیه مقسم گشته است.


طرابلس غرب

طرابلس غرب. [طَ ب ُ ل ُ س ِ غ َ] (اِخ) شهری است بمغرب. (منتهی الارب) (آنندراج). شهری است در پایان سرزمین برقهو ابتدای زمین افریقیه. (معجم البلدان چ مصر ج 1 ص 285). از مشاهیر بلاد افریقیه مملکتی است از اقلیم دوم و سوم و بلاد مشهورش فزان و ولایت بسیار دارد. (نزههالقلوب چ اروپا ص 264 و 269). این ناحیت در قدیم حد غربی مملکت ایران بوده، در ساحل بحرالروم و شمال افریقیه میان تونس و مصر واقع و به نام کرسی افریقا (طری پولی تن) معروف گردیده، و دارای هفتادهزار جمعیت است. یاقوت گوید: و آنرا طرابلس گویند و از گفتار ابن بشیر آورده است: طرابلس به رومیه و افریقیه بمعنی سه شهر است و یونانیان آنرا طرابلیطه نام نهادند. و این لفظ در لغت آنان افاده ٔ معنی سه شهر کند، زیرا طرا بلغت آنان بمعنی سه و بلیطه بمعنی شهر باشد و نیز ابن بشیر در کتاب خود آورده که قیصر روم اشباروس اول کسی است که طرابلس را بنا کرد. و این شهر را بشهر اناس نیز مینامند. شهر طرابلس را حصاری است از سنگهای سخت و بزرگ، با بنائی جلیل، این شهر بر کنار دریا واقع است و مسجد جامع آن نیکوترین جوامع شهرها است، بازارهای شهر بسیار معتبر و همواره مملو از مردم است که در کار معامله و داد و ستد میباشند. مسجدی نیز دراین شهر هست که آن را مسجدالشعاب خوانند، و مورد توجه اهالی شهر است. در اطراف و جوانب شهر گروهی از نبطیان را قرارگاههائی است که از جانب شرق و غرب مسافت سه روز راه امتداد دارد تا بموضع معروف به بنی السایری. و از جانب قبله مسافت دو روز راه ممتد است تا بحد هواره رسد، و در میان برابر آن حدود کسانی یافت می شوند که بزبان نبطیان سخن میگویند. در این شهر چندین رباط ساخته شده که صلحا و اهل اﷲ را پناهگاه و محط رحالست و مشهورترو معمورتر از همگی آن رباطات مسجدالشعاب است. لنگرگاه کشتیها در این شهر از بادهای مخالف پیوسته ایمن است. میوه ها و انواع نعمتها و خیرات دراین شهر فراوان است، در جانب مشرق شهر باغها و بساتین بسیار می باشد، صحرای شوره ناک بزرگی بشهر پیوسته است که نمک بسیاری از آنجا برداشت می کنند. در داخل شهر چاهی است موسوم و معروف به بئر ابی الکنود که اهالی آن چاه را زشت شمارند و هرکه از آب آن نوشد گول و نادان شود و اگر از کسی امری ناملایم سرزند گویند بر تو حرجی نیست، چه بیگمان از آب چاه ابی الکنود نوشیده ای، و این امر بر اثر نوشیدن آن آب از تو ناشی شده است. گواراترین آب های این شهر آب بئرالقبه است. لیث بن سعد گوید: عمروبن العاص در سال 23 هَ. ق. بغزای طرابلس شد تا به قبه ای که در بلندی جهت شرقی شهر واقع بود فرودآمد و با آنکه در آنجا مدت دو ماه شهر را در حصار داشت کاری از پیش نتوانست برد. مردی از لشکریان عمرو که از طایفه ٔ بنی مدلج بود، روزی با هفت تن از همکاران خود بعزم شکار از لشکرگاه خارج و بجانب غربی شهر روانه گردید و در آنجا جمع شدند. اتفاقاً روزی سخت گرم بود و تاب گرما نتوانستند آورد، عازم بازگشت به جایگاه خود شدند و بر کنار دریا که به شهر اتصال داشت راه خویش پیش گرفته میرفتند، چون بین دریا و شهر دیوار و حاجزی نبود و کشتی بانان نیز مشغول لنگر انداختن بودند که به خانه های خود شوند، مدلجی و همراهان ملتفت شدند و در همان اثنا آب دریا از ناحیه ٔ شهر فرونشست، آنان نیز فرصت غنیمت شمردند و از همان جانب که آب فرونشسته بود داخل شهر شدند تا به کلیسای شهررسیدند، در آنجا بالاتفاق آواز به تکبیر بلند ساختند، رومیان در آن حال پناهگاهی جز کشتیهای خود نداشتند، عمرو عاص نیز با لشکریان به شهر هجوم آورد و بر رومیان بتاختند، رومیان همین قدر توانستند آنچه از حیث وزن سبک و حمل و نقلش آسان بود با خود از معرکه بدربرند و عمرو با کمال فراغت خاطر شهر را فتح کرد و آنچه در شهر یافت بغنیمت برد هرثمهبن اعین در اوقاتی که به حکومت طرابلس برقرار بود، فرمان داد تا بین دریا و شهر دیواری بنا کردند و در کتاب ابن عبدالحکم آمده است که عمروبن العاص شهر طرابلس غرب را بقهر و غلبه گشود و بدانچه در آن شهر بود دست یافت. (معجم البلدان چ مصر ج 6 ص 35). از ایالات دولت عثمانی در افریقیه و از بلاد مغرب است نزدیک شط بحری واقع است بمسافت 800 میل محدود است شمالاً ببحر ابیض متوسط و جنوباً بصحرای کبیر و شرقاً بخدیویه ٔ مصریه و غرباً به ایالت تونس و اقلیم الجزائر. مساحت آن قریب یک میلیون کیلومتر مربع و جمعیت آن یک میلیون و پانصد هزار تن میباشد که یک ثلث آنان در بنی غازی و یک ثلث در برقه و باقی آنان در سایر ولایات ایالت سکنی دارند، و بیشتر آنان از نژاد عرب و قریب یکصدهزار تن هم یهوداند واندکی نیز از ترکان و اروپائیان در بین آنان هست. اکثر اهالی متمایل به صحرانشینی میباشند، از این رو ایالت طرابلس را شهرستان و ده کم است و در زمان قدیم اراضی آنجا بسیار حاصلخیز بوده و از چاهها و قنوات وچشمه های طبیعی مشروب میشده و بیشه و درخت بسیار داشته که اینک بواسطه ٔ کمی آبها و نباریدن باران، اراضی اغلب خشک و بی حاصل است و اگر جائی هم استعداد کشت وزرع داشته باشد، بواسطه ٔ فقدان نهر جاری و چشمه ٔ طبیعی مشروب ساختن آن اراضی با آبهای بارانی است که درانبارهای بزرگ ذخیره نهاده اند، ولی در نواحی شمال غربی بلاد برقه و بنی غازی چشمه ها و چراگاههائی یافت می گردد و با آن چشمه ها و مراتع گندم و ذرت میکارند. و از محصول این بلاد روغن، زیتون، خرما، خرنوب (نباتی است بری خاردار)، پرتقال، لیمو، زعفران، زبده (سرشیر)، عسل، و غیرهاست و معدنی قابل ذکر ندارد، ولی از بعض نواحی آن کبریت و گچ استخراج میکنند و از معدن مزبور تخته سنگهای بزرگ جهت بنای عمارت بیرون می آورند. تجارت این ایالت با سودان و مصر و اروپاست صادرات آن عبارت است از اقسام پوستها و گوسپند. حیوانات آن اسب، استر، میش، بُز، آهو و درندگان و کفتار و شغال است.معارف در این ایالت کم پیشرفته است. تعلیمات لشکری بین همگی قبائل و عشائر دائر است و قبائل وابسته به این ایالت را اقبال شایانی به آموختن آن میباشد. مخزنهای لشکری طرابلس مشحون و مملو از آلات و ادوات حربیه است و استحکامات سواحل در نهایت استواری است. در این ایالت پایگاههائی موجود است که به توپهای قوی مسلح و به سنگرهای بسیار محکم ترتیب داده شده و هر نوع ذخائر جنگی در آن سنگرها فراهم باشد، این ایالت در زیر فرمان یک والی از جانب دولت عثمانی اداره میشود. این ایالت به پنج متصرفیه منقسم است: متصرفیه ٔ اول، متصرفیه طرابلس است، مرکزو والی نشین آن نیز به نام طرابلس خوانده میشود و مقر رئیس پادگان در آنجاست و این مرکز بر زبانه ٔ دریا واقع و به باروئی استوار استحکام یافته و لنگرگاهی بس نیکوست، ولی عمق آن کم میباشد و در واقع بندر صادرات و واردات است. دارای چندین دبستان عمومی و لشکری است. متصرفیه دوم، فزان است و آن بزرگترین بخشهای این ایالت است و در جنوب این ایالت واقع شده، و طول آن از شرق به غرب 200 میل و معظم عرض آن از شمال به جنوب 255 میل و هوای آن گرم و بارانش کم و سکان آن اغلب در واحه های کوچک زندگانی می کنند و اغلب اعتماد و پشتیبانی آنان به درخت خرماست، معذلک از حبوبات و انجیر و انار و پرتقال نیز بی بهره نیستند، قاعده ٔ آن شهر مرزوق و دارای یکصدهزار تن جمعیت میباشد. سوم متصرفیه ٔ آن، جبل غربیه است. مرکز آن شهر غدامِس است و غدامس در جنوب غربی طرابلس واقع است و تا آنجا پانزده روز مسافت راه است. متصرفیه ٔ چهارم، خس است. مرکز آن سوکنه است. متصرفیه ٔ پنجم، بنی غازی است و آن بندرگاهی است بر دریای متوسط، ایستگاه کشتیها در ساحل آنجا پوشیده شده از رمل است و برای داخل شدن در بندر مستعد نیست. از شهرهای این متصرفیه، درنه، برقه، و اوجله است که مسلمانان در سال 23 هَ. ق. بفتح آن موفق گشتند، عمروبن العاص و زبیربن العوام در خلافت عثمان بن عفان شهر اوجله را فتح کردند و دولت عثمانی در روزگار سلطان سلیم دوم بر این شهر استیلا یافت بسال 958 هَ. ق. و پیش از آن تاریخ شهر مزبور در تحت تصرف دولت بنی حفص بود، سپس اسپانیولیها آن شهر را اشغال کردند و چندان نسبت به اهالی آن شهر جور و ستم کردند که به فریاد و فغان آمدند و به ایتالیا پناه بردند و خود را تسلیم سلطه و نفوذ آن دولت ساختند، مشروط بر آنکه فقط حصون و استحکامات را به ایتالیا تفویض کنند و در ازاء این امر ایتالیا از دخالت در امور داخلی آنها اغماض و خودداری کند. ولی دولت ایتالیا به پیمان خود وفا نکرد و در امور داخلی آنان به دخالت پرداخت و بالنتیجه کار به جنگ کشید و مردم طرابلس دست بسوی دولت عثمانی دراز کردند و از آن دولت یاری خواستند و هیئتی بدان کشور گسیل داشتند که تقاضا کنند شهر آنان را از زیر بار ستم برهاند. دولت عثمانی مسؤول آنان را اجابت کرد و نیروی دریائی خود را بسوی طرابلس فرستاد و مردم آن شهر را از ستمگری ایتالیا آزاد ساخت، ولی با داشتن استقلال داخلی تابع عثمانی گردید تا آنکه یوسف پاشا قیام کرد و دولت عثمانی با او به نبردپرداخت و در سال 1251 هَ. ق. کاملاً آن شهر را جزو متصرفات خود قرار داد. (ذیل معجم البلدان ص 294). و صاحب قاموس الاعلام آرد: طرابلس غرب نام اسکله و شهری است در ساحل شمالی افریقا، در بحر ابیض و مرکز ولایت بزرگ موسوم به همین اسم میباشد و در 1600 کیلومتری جنوب غربی استانبول و 500 کیلومتری جنوب شرقی تونس در33 درجه و 54 ثانیه و 10 درجه و 50 دقیقه و 35 ثانیه عرض شمالی با طول شرقی دیده میشود، و شماره ٔ نفوس آن به 35000 تن بالغ گردد و قریب پنج شش هزار تن از اینان یهودی، مالتی و اجنبی و بقیه مسلمانند. بازارهای پرمعامله، جوامع و مساجد متعدد، سور، قلعه و بعضی استحکامات و یک کاخ وسیع دولتی و یک نورافکن دارد ونیز یک باب جامع محتشم و پر نقش و نگار از طرف طغورت پاشا در این شهر بنا شده و مکان وسیع مسمی به منیشه دارد، در اینجا باغها و باغچه های پر از درختان لیموو پرتقال و نخلهای تناور و تعداد بسیار قصور و عمارات بزرگ دیده میشود. لنگرگاهش باز و تنگ است و جهت غربیش با یک دماغه ٔ طویل مشتمل بر بعض استحکامات محفوظ میباشد. بر این لنگرگاه چند جزیره ٔ کوچک خودنمائی میکنند که در صورت پر کردن بین آنها محافظت آن سخت آسان خواهد بود. در حال حاضر مدخلش تنگ و میانش پر و از این رو برای ورود سفاین بزرگ نامساعد و گرفتار امواج است و با این وصف طرابلس غرب در بین سودان و اروپا موقع بس مهمی دارد، تجارت پرحرارتی در این دیار حکمفرماست، آمد و شد سفائن بسیار میباشد و از راه غدامس و فزان به برنوح، وادی، و تمبکتو و همه ٔ نقاط سودان کاروانهای منظم ایاب و ذهاب دارند. مقدار وارداتش سالانه از 10میلیون و صادراتش سالانه از 18میلیون فرانک تجاوز نماید، واردات عمده اش عبارت است از منسوجات آبی رنگ و اقمشه ٔ دیگر و نیز قهوه، شکر و غیره. و گاو و حیوانات دیگر، نمک، دوخ (حلفا)، پوست، پر شترمرغ و دندان فیل که از سودان می آید، اقلام صادراتی شهر مزبور را تشکیل میدهد. خانه های شهر بشکل مدرسه است، یعنی حیاط دارد و پنجره ها رو به حیاط باز میشوند، بطرف کوچه پنجره ندارند، کویهایش بسی تنگ و در اکثر نقاط هوا در مضیقه است و جریان لازم را ندارد و معالوصف هوایش معتدل و بسیار سالم میباشد، بتقدیر تعمیر و تجدید بندرگاه بسرعت رو بترقی تجارت و آبادی خواهد رفت، بلکه در اندک زمانی با اسکندریه در تجارت خواهد توانست رقابت کند. در این شهر حصیرهای زیبا و حوله های قشنگ بعمل می آورند و نیز بعضی معمولات ظریف از عاج میسازند. شهر طرابلس غرب یکی از بلاد بسیار قدیم است. به اعتقاد بربرها اسم باستانی آن وایه یا وایات بوده، اما در کتب غربی بشکل بناره ضبط شده است. این شهر به دست فینیقیان افتاد و آنان آبادش کردند، رومیان آنرا به نام «اویا» خواندند و آن خطه را تریپولیس نامیدند که معرب آن بشکل طرابلس درآمده، بعدها نام خطه را بشهر هم اطلاق کردند. بسال 23 هَ. ق. عمروبن عاص این شهر را فتح کرد و ضمیمه ٔ ممالک اسلامی ساخت، در ادوار اولیه ٔ اسلام معمور بود و مسقط رأس بعضی از علماو مشاهیر است در اوائل قرن شانزدهم میلادی، اسپانیولیها و بعدها شوالیه های مالط این سرزمین را تحت تصرف خویش درآوردند و بسال 957 هَ. ق. در عصر سلطان سلیمان قانونی طغورت پاشای مشهور اینجا را ضبط و بممالک عثمانی ملحق ساخت پادشاه مذکور جامع محتشمی در این شهر بنا کرد که مقبره اش هم در حظیره ٔ آن دیده میشود.

فرهنگ فارسی آزاد

طرابلس غرب

طَرابْلُس غرب، بندر و پایتخت کنونی کشور لیبی است که مانند طرابلس شام از بنادر فنیقی از 700 سال قبل از میلاد بوده و تاریخچه ای خاص دارد،


طرابلس شام

طَرابْلُس شام، Trapoliیا طرابلس شرق بندری است در شمال بیروت در کشور لبنان که در قدیم پایتخت منطقه فنیقی در دوره اتحاد صُوْر و صَیْدا و اَرْواد Tyre , Sidon , Arados از قرنها قبل از میلاد بود،

واژه پیشنهادی

اطلاعات عمومی

فرهنگ فارسی هوشیار

طرابلسی

(صفت) منسوب به طرابلس از مردم طرابلس.

معادل ابجد

طرابلس

302

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری