معنی مختلس

لغت نامه دهخدا

مختلس

مختلس. [م ُ ت َ ل َ] (ع ص) ربوده شده و به زور ربوده شده. (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.

مختلس. [م ُ ت َ ل ِ] (ع ص) رباینده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رباینده و خود کشنده. (ناظم الاطباء). || دزدی کننده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). || (اصطلاح فقهی) آنکه مالی را ازمحل غیرحرز و بطور مخفی سرقت می کند مانند کسی که گوسفندی را در چراگاه می رباید. و رجوع به اختلاس شود.

فرهنگ عمید

مختلس

ربوده‌شده،

کسی که چیزی به‌خصوص اموال دولتی را می‌دزدد، رباینده،

فرهنگ معین

مختلس

(مُ تَ لِ) [ع.] (اِفا.) دزدی کننده، کسی که اختلاس می کند.

حل جدول

مختلس

مرتکب اختلاس


مرتکب اختلاس

مختلس

مترادف و متضاد زبان فارسی

مختلس

صفت اختلاس‌کننده، دزد، سوء‌استفاده‌چی

فرهنگ فارسی هوشیار

مختلس

‎ ربوده، درنگک در چامه رباینده ربایان کش رونده (اسم) ربوده شده، حرکتی که بحرفی ساکن دهند برای تتمیم وزن و تقطیع مختلسه مجهوله: آفرین و مدح سود آ ید همی گر بگنج ان درزبان آ ید همی. (ترجمه تاریخ ادبیات براون) (اسم) رباینده. ‎، آنکه مالی از کسی یا موسسه ای بدزدد جمع: مختلسین.


مختلسه

(اسم) مونث مختلس. (اسم) مونث مختلس.

فرهنگ فارسی آزاد

مختلس

مُختَلِس، رباینده مال، بردارنده پول از صندوق یک موسسه -..،

انگلیسی به فارسی

grafter

مختلس


peculator

مختلس


defalcator

مختلس


purloiner

مختلس

معادل ابجد

مختلس

1130

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری