معنی مطلقاً
لغت نامه دهخدا
مطلقاً. [م ُ ل َ قَن ْ](ع ق) مطلقا. کاملاً و تماماً و جمیعاً و بالکلیه و سراسر.(ناظم الاطباء). بی قید. بی شرط.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).بطور مؤکد و قطعی: چون مطلقاً فرموده بودند که به علت قبالات کهنه ٔ سی ساله دعوی نشنوند.(تاریخ غازانی ص 242). صلاح در آن است که مطلقاً طلاء جائززنند چنانکه به ورق توان زد.(تاریخ غازانی ص 284). || اصلاً و هرگز و ابداً.(ناظم الاطباء).
سرآوند
سرآوند. [س َ وَ] (اِ) رنگ زرد را گویند مطلقاً. (برهان) (آنندراج).
فرهنگ معین
حل جدول
اصطلاحات انگلیسی به فارسی
کاملاً، مطلقاً
انگلیسی به فارسی
مجموعه مطلقاً کوژ
uniformly absolutely convergent series
سری مطلقاً یکنواختهمگرا
فرهنگ عمید
مطلقاً، عموماً، بدون قید، بیشرط،
معادل ابجد
180