معنی مکروفریب

حل جدول

مکروفریب

ارنگ، دَغا، شید

فرهنگ عمید

چاچول

حقه، نیرنگ، مکروفریب،

لغت نامه دهخدا

اولنج

اولنج. [اَ ل َ] (اِ) اورنگ است که تخت پادشاهان باشد. (برهان) (ناظم الاطباء) (هفت قلزم) (آنندراج). || عقل. || دانش. (برهان) (ناظم الاطباء) (هفت قلزم). || فر و زیبایی. || شادی و خوشحالی. (هفت قلزم). || زندگانی. (برهان) (ناظم الاطباء). || مکروفریب و حیله. (برهان) (ناظم الاطباء). || سگ انگور. (برهان) (ناظم الاطباء) (شرفنامه ٔ منیری) (آنندراج). عنب الثعلب. (برهان) (ناظم الاطباء). رجوع به اورنگ شود.

معادل ابجد

مکروفریب

558

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری