معنی نکتهسنجی
مترادف و متضاد زبان فارسی
باریکبینی، نکتهپردازی، نکتهدان
نازکاندیشی
باریکبینی، تدقیق، دقت، موشکافی، موشکافی، نکتهسنجی
ظرافت
زیبایی، لطافت، لطف، شوخی، لودگی، مطایبه، هزل، زیرکی، نکتهسنجی
باریکبینی
تدقیق، دقتفکر، زیرکی، کنجکاوی، موشکافی، نازکاندیشی، نکتهبینی، نکتهسنجی، هوشمندی، هوشیاری
خردهگیری
عیبجویی، عیبگیری، اعتراض، انتقاد، ایراد،
(متضاد) تحسین، تعریف، تمجید، مذمت، نقادی، نقد، نکتهگیری، نکتهسنجی، نکتهبینی
خردهبینی
ایرادگیری، عیبجویی، خردهدانی، موشکافی، تیزبینی، خردهپژوهی، تیزفهمی، دقت، کنجکاوی، نقادی، کوتهبینی، کوتهنظری،
(متضاد) کلاننگر، نکتهسنجی، نکتهبینی، نکتهدانی
حل جدول
ظرافت
فرهنگ عمید
زیبایی،
[مجاز] نکتهسنجی، خوشطبعی،
معادل ابجد
598