معنی ولگردان
حل جدول
اوباش
اثری از کارل بوسه
باد لهستان ، بازی قلم ،در دهکده مرزی ، ولگردان
اثری از کارل بوسه
باد لهستان، بازی قلم، در دهکده مرزی، ولگردان
اثری از کارل بوسه
از نوول های ویلیام سیدنی پورتر
ولگردان و آوارگان
داستانی کوتاه نوشته ملکسیم گورکی
ارباب، چلکاش، زندانبان، نخستین عشق من، ولگردان، همسفر من
اثری از کارل بوسه
باد لهستان، بازی قلم، در دهکده مرزی، ولگردان
فارسی به انگلیسی
Riffraff
واژه پیشنهادی
انگلیسی به فارسی
لهجه ئ ولگردان
مترادف و متضاد زبان فارسی
اراذل، الواط، اوباش، غوغاطلبان، ولگردان
فرهنگ فارسی هوشیار
(مفرد ندارد لاروس) ولگردان بیسر و پایان، گروه ها مردمان
مقلوب اوباش
(مفرد ندارد لاروس) ولگردان بیسر و پایان، گروه ها مردمان
سوئدی به فارسی
گویش عامیانه، زبان ویژه ء دزدان، لهجه ء ولگردان، سخن دست و پا شکسته، سخن بی معنی، اصطلا حات مخصوص یک صنف، لهجه خاص،
لغت نامه دهخدا
گاورش. [وْ رُ] (اِخ) قهرمان کتاب بینوایان ویکتور هوگو، وی یکی از ولگردان پاریس و حاضرجواب، بذله گو و شوخ و در عین حال شجاع و سخی است. نام وی در زبان فرانسه معروف است.
معادل ابجد
311