در این مطلب از سایت جدولیاب می توانید شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی آقای اشتباه باشید، با ما همراه باشید. سریال ترکی آقای اشتباه یک سریال تلویزیونی موفق و پربیننده‌ی کمدی – عاشقانه محصول سال ۲۰۲۰ کشور ترکیه است. بازیگران این سریال عبارتند از؛ جان یامان در نقش اوزگور آتاسوی، اوزگه گورل در نقش ازگی اینال، گورگن اوز در نقش لونت یازمان، فاطما توپتاش در نقش جانسو آکمان، سوات سونگور در نقش اونال ییلماز، لاله بشار در نقش سویم آتاسوی، جمره گوملی در نقش دنیز کوپاران، سرکای توتونچو (اوزان دینچر)، سارپ جان کورواغلو در نقش سردار اوزتورک، تایگون سونگار در نقش سونر سچکین، فری بایجو گولر در نقش نوین ییلماز، اجه ایرتم در نقش گیزم سزر، امره ارن در نقش آنیل چلیک، کیمیا گوکچه آیتاچ در نقش ایرم دوآن.
قسمت ۱۹ سریال ترکی آقای اشتباه
خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی آقای اشتباه
یشیم خودش را بیشتر و بیشتر به اوزگور نزدیک می کند تا او را ببوسد که همان موقع ازگی تحمل این که آنها را آن لحظه ببیند را نمی کند و از انجا می رود و پایش به چیزی می خورد که صدای آن باعث می شود اوزگور از یشیم فاصله بگیرد و دنبال صدا برود که همان موقع با تسلا روبرو می شود و یشیم وقتی بی میلی او را می بیند، می گوید بهتر است که برود و اوزگور با کمال میل قبول می کند و تا صبح با اعصابی خراب منتظر آمدن ازگی می ماند. از طرفی ازگی هم تا صبح خوابش نمی برد و به اوزگور و یشیم فکر می کند و ناراحت می شود. صبح ازگی به تراس می رود و با تسلا بازی می کند. اوزگور هم وقتی صدای او را می شنود با عجله به تراس می رود و از ازگی در مورد قرار دیشبش می پرسد. ازگی با اغراق در مورد قرارش با سردار که خیلی خوب گذشته می گوید. بعد ازگی در مورد شب اوزگور می پرسد و اوزگور هم می گوید که با یشیم مجبورا به خانه آمده. ازگی وانمود می کند که برایش این موضوع اصلا مهم نیست و می گوید: «بهتره که دیگه این رابطه شاگرد استادی رو هم تموم کنیم تا یشیم یا سردار فکر بد در موردمون نکنن! »
اوزگور هم قبول می کند. یشیم به سردار می گوید که فکر نمی کند اوزگور عاشق او باشد. سردار می گوید مطمئن است که اوزگور عاشق او است فقط میداند که اوزگور در ابراز احساساتش مشکل دارد و از یشیم می خواهد که نگران چیزی نباشد. صبح ازگی و اوگور در آسانسور همدیگر را ملاقات می کنند و ازگی به عمد موهایش را افشون می کند و باعث می شود اوزگور بوی موی او را درونش بکشد! و از او فاصله می گیرد تا هوایی نشود. ایرم وقتی متوجه می شود که دنیز باید پرونده ای را به اوزان برساند، از او می خواهد تا پرونده را به او بدهد چون قرار است همان بد از ظهر به کافه برود. دنیز هم با اینکه مایل به این کار نیست برای اینکه ایرم فکر و خیالات نکند که بین او و اوزان چیزی است؛ قبول می کند اما حسابی حرص می خورد. یشیم و ایرم همراه هم به لاگابیا می روند و ازگی از دیدن یشیم عصبی می شود اما به روی خودش نمی آورد. ایرم در مورد آخر هفته و جشن لاتین می گوید. ازگی فورا می گوید که قصد دارد سردار را برای آخر هفته دعوت بکند و یشیم هم به اوزگور می گوید او هم خواهد آمد! کمی بعد یشیم اوزان را برای دادن پرونده صدا می زند و موقع دادن پرونده دستان اوزان را نوازش می کند که از چشم ازگی دور نمی ماند.
اما اوزان از این که دنیز خودش نیامده دلخور شده و فکر می کند حتما باید از دست او حسابی ناراحت باشد. وقتی لونت دلش می خواهد بعد از ظهرش را با جانسو بگذارند، جانسو به خاطر برنامه ی شنا دستپاچه می شود و می گوید که قرار است همراه دخترها به باشگاه برود و بعد هم فورا به ازگی و دنیز زنگ می زند و این را با آنها هماهنگ می کند. یشیم وقتی به دفتر برمی گردد با خوشحالی در مورد اوزان با دنیز حرف می زند و می گوید که حتی فکر می کند بین او و اوزان حس مشترکی باشد! ازگی وقتی مشغول صحبت با جانسو در مورد باشگاه است، با صدای بلند می گوید که دنیز هم خواهد آمد. اوزان این را می شنود و فورا به اوزگور می گوید تا برای عوض شدن حال و هوایشان به باشگاه بروند. اوزگور با این که مایل نیست با اصرار او قبول می کند.
