معنی آشپز
لغت نامه دهخدا
آشپز. [پ َ] (نف مرکب) آنکه شغلش پختن طعام است. خوالیگر. خوالگر. دیگ پز. مطبخی. طباخ. باورچی. پزنده. خوراک پز. خورده پز.
- امثال:
آشپز که دو تا شد آش یا شور می شود یا بی مزه.
فرهنگ معین
(پَ) (ص فا.) آن که شغلش پخت غذاست، طباخ.
فرهنگ عمید
آنکه کارش پختن خوراک است، طباخ،
حل جدول
طباخ
مترادف و متضاد زبان فارسی
پزنده، خوالگیر، خوراکپز، خورشگر، دیگپز، طباخ
فارسی به انگلیسی
Chef, Cook, Domestic
فارسی به ترکی
aşçı
فرهنگ فارسی هوشیار
آنکه شغلش پختن طعام باشد
فارسی به ایتالیایی
cuoco
معادل ابجد
310