معنی آماتور

فارسی به ترکی

ترکی به فارسی

آماتور

آماتور

فرهنگ عمید

آماتور

کسی که به خاطر میل و علاقۀ شخصی و نه برای کسب درآمد، در یکی از رشته‌های هنری، ورزشی، یا فنی فعالیت می‌کند،

حل جدول

آماتور

تازه وارد

غیر حرفه ای


ناشی و آماتور

تازه وارد


ناشی و غیر حرفه ای

آماتور

فارسی به ایتالیایی

آماتور

dilettante

فرهنگ معین

آماتور

(تُ) [فر.] (ص. اِ.) کسی که کاری را صرفاً از روی علاقه و میل و نه برای کسب درآمد انجام دهد، غیرحرفه ای (فره).

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آماتور

تاز هکار، دوست کار، ناپیشه کار

مترادف و متضاد زبان فارسی

آماتور

دوستدار، غیرحرفه‌ای،
(متضاد) حرفه‌ای

فارسی به انگلیسی

آماتور

Aficionado, Amateur

فرهنگ فارسی هوشیار

آماتور

فرانسوی ریژکار

انگلیسی به فارسی

unprofessional

آماتور


amateur

آماتور

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

آماتور

648

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری