معنی ایرادگیر
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
خرده گیر
مترادف و متضاد زبان فارسی
بهانهجو، بهانهگیر، خردهگیر، رخصهجو، عیبجو، معترض، منتقد، ناقد
فارسی به انگلیسی
Fastidious, Nit-Picker, Hypercritical, Querulous, Censorious
معادل ابجد
446