معنی بازیگر آمریکایی سیزده روح
حل جدول
الیزابت شانون
بازیگر فیلم سیزده
امیر جعفری
سیزده
عدد نحس
فیلمی از هومن سیدی
لغت نامه دهخدا
سیزده. [دَه ْ] (عدد مرکب، ص مرکب، اِ مرکب) عدد ترتیبی. ده بعلاوه ٔ سه. (ناظم الاطباء).
روح
روح. (اِخ) ابن یسار یا یساربن روح. نام یکی از صحابه است. (از قاموس الاعلام ترکی). شاید همان روح بن سیار باشد. رجوع به روح بن سیار شود.
روح. (اِخ) ابن ابی بحر. نام پدر حسین بن روح یکی از نواب اربعه ٔ حضرت حجت. رجوع به حسین بن روح و خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال ص 214 شود.
روح. (اِخ) ابن سیار، یا سیاربن روح. بعضی او را از جمله ٔ صحابه گفته اند. (از تاج العروس).
فارسی به آلمانی
Dreizehn
فرهنگ معین
(دَ) [په.] (اِمر.) دوازده به علاوه یک (13).، ~ به در روز سیزدهم فروردین. می گویند نحس است و باید به دشت و صحرا رفت و نحسی آن را به در کرد. [خوانش: [فر.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
عدد ۱۳، عدد بعد از دوازده،
فرهنگ فارسی هوشیار
دوازده بعلاوه یک ده به علاوه سه. ( 13)
عربی به فارسی
روح , جان , روان , رمق , روحیه , جرات , روح دادن , بسرخلق اوردن
معادل ابجد
832