معنی بدشانس
فرهنگ معین
(~.) (ص.) بداقبال، آن که اغلب حوادث ناگوار در زندگی اش رخ می دهد. مق. خوش شانس.
حل جدول
بداقبال
مترادف و متضاد زبان فارسی
بداقبال، بدطالع، پیشانیسیاه، سیاهپیشانی،
(متضاد) اقبالمند، خوششانس، خوشطالع
فارسی به انگلیسی
Luckless, Unfortunate, Unhappy, Unlucky
فارسی به ایتالیایی
sfortunato
معادل ابجد
417