معنی جرا
فرهنگ معین
(جِ) [ع. جری] (اِ.) راتبه، وظیفه جنسی، اجرا، جیره.
(جَ) [ع.] (اِ.) نفقه، آن چه بدان معاش گذرانند، اخراجات.
فرهنگ عمید
نفقه، وظیفه، مواجب، مستمری: گفت شاهنشه جرایش کم کنید / ور بجنگد نامش از خط برزنید (مولوی: ۵۸۱)،
حل جدول
نفقه
فرهنگ فارسی هوشیار
وظیفه، نفقه
معادل ابجد
204
![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)


