معنی جغد

فرهنگ معین

جغد

(جُ) (اِ.) پرنده ای است با صورتی پهن، منقاری خمیده و چشم هایی درشت و پاهای بزرگ، در دو طرف سرش دو دسته پر شبیه گوش گربه قرار دارد، در ویرانه ها زندگی می کند و به نحوست معروف است، بوم و بوف هم گویند.

فرهنگ عمید

جغد

پرنده‌ای وحشی و حرام‌گوشت با چهرۀ پهن، چشم‌های درشت، پاهای بزرگ، و منقار خمیده که در برخی از انواع آن، در دو طرف سرش دو دسته پَر شبیه شاخ قرار دارد. بیشتر در ویرانه‌ها و غارها به‌سر می‌برد و شب‌ها از لانۀ خود خارج می‌شود و موش‌های صحرایی و پرندگان کوچک را شکار می‌کند. به شومی و نحوست معروف است، بوف، کوف، کوچ، کول، چوگک، کوکن، کنگر، پسک، پش، پژ، بیغوش، بوم،

حل جدول

جغد

بوم

کلیک

بوف

مترادف و متضاد زبان فارسی

جغد

بوف، بوم، کنگر، کوف

فارسی به ترکی

جغد‬

baykuş

فارسی به عربی

جغد

بومه

تعبیر خواب

جغد

اگر کسی بیند آواز جغد همی شنید، دلیل که در آنجا نوحه و شیون بود به قدر بانگ جغد. اگر بچه جغد بود، دلیل که فرزند او شوم و ناخلف است. اگر بیند گوشت جغد خورد، دلیل که از مال مردی دزد نابکار به قدر آن چیز بخورد. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

فرهنگ فارسی هوشیار

جغد

پرنده ای حرام گوشت دارای چشمهای درشت در طرف سرش دو دسته پر شبیه گوش گربه قرار دارد و به شومی و نحوست معروف است

واژه پیشنهادی

جغد

شب اویز

بایقوش

معادل ابجد

جغد

1007

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری