معنی جم
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
در عروض، سقوط میم و تای مفاعلتن که فاعلن بماند و آن را اجم خوانند،
فراوان از هر چیز، کثیر،
* جمِ غفیر: [قدیمی] گروه بسیاری از مردم،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Stir, Wag, Waggle
گویش مازندرانی
فرهنگ فارسی هوشیار
پادشاه بزرگ، منزه و پاکیزه نوعی از صدف نوعی از صدف
فرهنگ فارسی آزاد
جَمّ، قسمت اعظم و اکثر از هر چیز، بسیار، فراوان، گروه زیاد، جَمّ غَفِیْر: گروه بسیار، جمعیت کثیر،
معادل ابجد
43