معنی رادیوتراپی

فرهنگ معین

رادیوتراپی

(~. تِ) [فر.] (اِمر.) درمان بیماری با استفاده از پرتوهای نافذ مانند پرتوهای ایکس و آلفا و بتا و گاما که یا از دستگاه تابیده می شوند یا از داروهای حاوی مواد نشان دار شده ساطع می شوند، پرتودرمانی (فره).

فرهنگ عمید

رادیوتراپی

معالجۀ بعضی بیماری‌ها با اشعۀ ایکس یا تشعشعات دیگر، پرتو‌درمانی،

حل جدول

رادیوتراپی

پرتو درمانی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

رادیوتراپی

پرتودرمانی

کلمات بیگانه به فارسی

رادیوتراپی

پرتودرمانی

معادل ابجد

رادیوتراپی

834

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری