معنی رویتر

حل جدول

رویتر

امتیاز استعماری زمان ناصرالدین شاه

خبرگزاری انگلیس


جون دی رویتر

ژورنالیست انگلیسی موسس خبرگزاری رویتر


موسس خبرگزاری رویتر

جون دی رویتر


ژورنالیست انگلیسی موسس خبرگزاری رویتر

جون دی رویتر


امتیاز استعماری زمان قاجار

رویتر


خبرگزاری انگلیسی

رویتر


خبرگزاری انگلیس

رویتر


امتیاز استعماری زمان ناصرالدین شاه

رویتر

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

ناصرالدین شاه ...

ناصرالدین شاه قاجار. [ص ِ رُدْ دی هَِ] (اِخ) ابن محمد شاه بن عباس میرزابن فتحعلی شاه قاجار. چهارمین سلاطین قاجاریه است. وی در ششم ماه صفر سال 1247 هَ. ق. متولد و به سال 1313 پس از 49 سال سلطنت کشته شد.
تاجگذاری. به سال 1264 هَ. ق. که محمدشاه قاجار به علت نقرس درگذشت، ناصرالدین میرزا فرزند و ولی عهد وی در تبریز بود و بیش از هفده سال نداشت، مقارن مرگ محمدشاه در اکثر بلاد ایران فتنه ها برخاسته بود. مردم کرمانشاه بر محبعلی خان حکمران خود شوریدند و اهالی شیراز بر نظام الدوله یاغی شدند. در بروجرد اوضاع آرام نبود و حسین خان سالار در خراسان کوس یاغیگری می نواخت و سیف الملوک میرزاپسر ظل السلطان نیز در تهران به دعوی سلطنت برخاسته بود، در همچو اوضاع آشفته ای مهد علیا مادر ولیعهد بامساعدت علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه و میرزا آقاخان وزیر لشکر زمام حکومت را در دست گرفت و به انتظار ورود پادشاه جدید به پایتخت، نشست. ناصرالدین میرزا با شنیدن خبر مرگ پدر از تبریز حرکت کرد و با راهنمائی ها و مساعدتهای میرزا تقی خان وزیر نظام به تهران وارد شد و روز بعد تاج شاهی بر سر نهاد [23 ذیقعده ٔ 1264] و میرزا تقی خان وزیرنظام را قبل از ورود به تهران به امیرنظام ملقب کردو سپس که به تهران وارد شد و بر تخت شاهی جلوس کرد او را اتابک اعظم خواند و مقام صدارت عظمی بدو محول داشت، اتابک اعظم که بعداً به نام امیرکبیر معروف شد یکی از وزیران پراثر نامدار ایران است و به دوران کوتاه مدت صدارت خویش در فرونشاندن آشوبها و استوار کردن پایه های تخت سلطنت ناصرالدین شاه کوشش ها کرد و آشوب خراسان را به سال 1266به دست سلطان مراد میرزا حسام السلطنه با کشتن حسن خان سالار و فرزندش و برادرش فرونشاند. از وقایع دوران سلطنت ناصرالدین شاه گذشته از فتنه ٔ سالار در خراسان، یکی هم بسط دعوت سیدعلی محمدباب و پیدایش مذهب بابی است که مقداری از نیروی دولت و فکر شاه متوجه فرونشاندن آشوبهائی که بابیان در نقاط مختلف کشور برپا می کردند شد. از اتفاقات نامطلوب عهد این پادشاه قتل امیرکبیر است که به اجماع مورخان بدترین اعمال ناصرالدین شاه و اشتباهی غیرقابل جبران بود، میرزاتقی خان امیرکبیر در مدت سه سال و دو ماه و کسری صدارت در شؤون مختلف کشور شروع به اصلاحاتی کرد اما ساعیان و حسودان شاه را نسبت بدو بدبین واز قدرت روزافزونش هراسان کردند تا سرانجام در روز بیست و پنجم محرم سال 1268 فرمان عزل او را صادر و به جای وی میرزا آقاخان اعتمادالدوله نوری را به صدارت انتخاب و امیرکبیر را به فین کاشان تبعید کرد و سرانجام فرمان به قتل او داد و یکماه و بیست و سه روز بعد از عزل وی به تاریخ هیجدهم ربیعالاول سال 1268 به فرمان شاه به حیات وی پایان داده شد.
جنگ خوارزم و هرات. ازوقایع زمان سلطنت ناصرالدین شاه جنگ خوارزم است: خان خیوه - محمدامین خان که دعوی استقلال داشت و خود را در مکاتبات هم شأن ناصرالدین شاه می دانست - لشکر به مرو کشید و آهنگ تسخیر سرخس کرد اما سپاه خراسان به فرماندهی فریدون میرزا به مقابله ٔ او شتافت و قبل از رسیدن لشکر خوارزمیان به سرخس جنگی سخت در پیوست. محمدامین خان شکست خورده فراری شد و به دست سپاهیان ایران به قتل رسید و سر بریده ٔ او را به دربار ناصرالدین شاه آوردند به سال 1271 هَ. ق. واقعه ٔ مهم دیگری که در عهد این پادشاه اتفاق افتاد ماجرای لشکر کشیدن به هرات و فتح این شهر واز دست دادن آن است. توضیح آنکه: محمدشاه به دوران سلطنت خویش به قصد فتح هرات بدان سامان لشکر کشید و به علت دخالت انگلستان مجبور به ترک جنگ شد، ناصرالدین شاه چون به سلطنت نشست، بر اثر جنگهای داخلی که درافغانستان به وقوع پیوسته بود سلطان مراد میرزا حسام السلطنه را مأمور فتح هرات کرد و حسام السلطنه شهر هرات را تسخیر کرد اما دولت انگلستان که مدعی سرسخت ایران در مسأله ٔ هرات بود به جنوب ایران لشکر کشید و بوشهر را تصرف کرد. سرانجام با مذاکراتی که فرخ خان امین الملک کاشانی - که بعداً به امین الدوله ملقب گشت - سفیر ایران در فرانسه با سفیر انگلستان در آن کشور به عمل آورد عهدنامه ای بین دولتین ایران و انگلیس منعقد گشت و به موجب آن مقرر گردید دولت انگلیس بنادر جنوبی ایران را تخلیه کند و دولت ایران نیز لشکر خود را فراخواند و از همه ٔ دعاوی خویش برشهر هرات و سرزمین افغانستان خودداری نماید. بر اثر این معاهده که به سال 1273 منعقد گردید، ناصرالدین شاه مجبور شد برای همیشه دست از هرات بشوید.
وزارتخانه های تازه. پس از واقعه ٔ هرات ناصرالدین شاه، میرزا آقاخان نوری را از صدارت معزول کرد و برای نخستین بار در تاریخ ایران به تشکیل شش وزارتخانه فرمان داد بدین قرار، وزارت خانه های: داخلی، خارجه، مالیه، جنگ، عدلیه، وظایف. و در سال 1275 مجلسی به نام مجلس شورای دولتی از وزیران و اعیان و شاهزادگان تشکیل داد تا در باب اجرای امور و فرامین شاهانه طرف مشورت او قرار گیرند. بر اثر جنگ نابسامان و بی حاصل هرات چون ترکمانان در مواقع مناسب به خراسان حمله می بردند و به چپاول می پرداختند به فرمان ناصرالدین شاه به سال 1276 شاهزاده حمزه میرزا به همراهی محمد میرزا قوام الدوله با لشکری مأمور سرکوبی ترکمانان شد اما چون پس از قتل امیرکبیر شیرازه ٔ امور لشکری ایران از هم گسیخته بود و سران سپاه با یکدیگر نهانی اختلافها داشتند لشکر ایران در مرو از ترکمانان شکست خورد و بر اثر این شکست روسها به طرف جنوب پیشروی و شهر مرو را تصرف کردند.
دارالشوری. به سال 1279 از طرف شاه فرمانی به عنوان کتابچه یا دستوارالعمل دیوان عدلیه ٔ عظمی صادر گشت در این کتابچه وظایف و تکالیف وزارتخانه ها نسبت به عدلیه و تکالیف عدلیه نسبت به حکام تعیین شده بود. ناصرالدین شاه که پس از عزل میرزا آقاخان نوری صدراعظمی انتخاب نکرده بود در سال 1281 میرزامحمدخان قاجار را به لقب سپهسالار اعظم ملقب کرد و او را درمورد مراجعاتی که وزرا داشتند قائم مقام خویشتن نمودو به وزیران دستور داد تا در مواردی که به تصویب مقام سلطنت نیاز دارند مطالب خود را به سپه سالار رجوع کنند و از او تصویب و دستورالعمل بخواهند، با صدور این فرمان میرزا محمدخان سپه سالار عملاً صدراعظم ناصرالدین شاه گشت. دو سال بعد در سنه ٔ 1283 شاه خود وظایف صدراعظم را به عهده گرفت و به وزیران امر کرد تا گزارش کارهای خود و مهام امور کشور را به اطلاع وی برسانند و هر وزیری مأمور شد در یکی دو روز از هفته به حضور شاه برای تقدیم گزارش شرفیاب شود. در سال 1284 شاه سفری به خراسان کرد و دو سال بعد هم سفری به گیلان رفت و سال بعد [1278] شاه عزم سفر بغداد و زیارت عتبات نمود و در همین سفر خدمات میرزا حسین خان مشیرالدوله که سفیر ایران در دربار عثمانی بود جلب نظرش رانموده او را به وزارت عدلیه منصوب کرد و در التزام خود به تهران آورد [اول ذیحجه ٔ 1287]. شاه پس از بازگشت به تهران امر به تشکیل دارالشورای کبری داد و مدتی بعد (در 13 رجب 1288) میرزا حسین خان مشیرالدوله را لقب سپه سالاری بخشید و یکماه و نیم بعد او را صدراعظم ایران کرد. مشیرالدوله مردی دنیادیده و با تمدن غرب آشنا بود و با قدرت و اختیاراتی که از طرف شاه بدو داده شده بود به نظم و نسق امور مملکتی پرداخت و علی الخصوص به اصلاح وضع قشون توجهی مؤثر کرد و در پایان نخستین سال صدارت خویش گزارشی از اقدامات خود به شاه داد و شاه از او تقدیر کرد، در همین سال مشیرالدوله لایحه ای به عنوان تشکیل دربار اعظم تهیه کرد و به تصویب و امضای شاه رسانید، بر طبق این لایحه اسامی وزارتخانه ها و وظایف و حدود اختیارات هر وزیری مشخص شده بود.
سفر اروپا. ناصرالدین شاه در سال 1290 به تشویق مشیرالدوله و با مقدماتی که ملکم خان ناظم الملک سفیر ایران در لندن فراهم کرده بود عزم سفر اروپا کرد، در این سفر مشیرالدوله نیز همراه شاه بود، ناصرالدین شاه در نخستین سفر اروپای خود از طریق بحر خزر با کشتی به حاجی طرخان و از آنجا به ساراتوف و از ساراتوف با راه آهن به مسکو رفت و سپس به ترتیب از شهرها و ممالک پطرزبورگ و ورشو و برلن و بروکسل و لندن و پاریس و ژنو و تورن و میلان و وین و استانبول دیدن کرد و مجدداً از طریق بحر اسود به روسیه و تفلیس و باکو رفت و از راه بندر انزلی به خاک ایران بازگشت، در این مسافرت که قریب پنج ماه مدت گرفت در همه جا سلاطین و رؤسای ممالک اروپا از شاه ایران به خوبی استقبال کردند. در بازگشت شاه از اروپا مشیرالدوله به علت کارشکنی های درباریان تهران از مقام صدارت برکنار و به وزارت خارجه گماشته شد و رقیب وی میرزا یوسف آشتیانی ملقب به مستوفی الممالک عهده دار امور صدارت عظمی گشت. به سال 1295 شاه برای دیدار از نمایشگاهی که در پاریس تشکیل شده بود برای دومین بار از طریق تبریز و تفلیس و ولادی قفقازو مسکو و پطرزبورگ و ورشو و برلن به پاریس رفت و قریب یک ماه ونیم در پاریس اقامت جست و سپس از طریق وین، ولادی قفقاز، بندر پطروسکی، بندر انزلی به ایران بازگشت. به سال 1303 میرزا یوسف خان مستوفی الممالک بدرود زندگی گفت و به جای او میرزاعلی اصغرخان امین السلطان که اخیراً طرف توجه و مقرب مقام سلطنت شده بود عهده دار امور مملکت گشت، و در سال 1310 شاه با عطا کردن لقب اتابک اعظم او را رسماً مقام صدارت داد. وی آخرین صدراعظم ناصرالدین شاه بود و در سومین و واپسین سفری که شاه به سال 1306 به روسیه و آلمان و اطریش و فرانسه و بلژیک و هلند و انگلستان کرد از ملتزمان رکاب وی بود.
روابط خارجی، امتیازها. در زمان ناصرالدین شاه مناسبات سیاسی و تجاری ایران با ممالک اروپائی توسعه یافت، به دوران این پادشاه خط تلگرافی در ایران - که هند و اروپا را از راه بوشهر و بندرعباس بهم وصل می کرد - بوسیله ٔ انگلیسیان کشیده شد. در تنظیم امور سپاهی و تشکیل قوای نظامی معلمان اطریشی و مخصوصاً افسران روسی به ایران آمدند و خدمت کردند. به دوران صدارت میرزاحسین خان مشیرالدوله به یکی از اتباع انگلستان به نام بارون جولیوس دو رویتر امتیازی داده شد تا به موجب آن وی اقدام به ساختمان راه آهن و استخراج معادن و تأسیس بانک ملی کند، اما چون افکار عمومی با چونین امتیازی که تسلط و نفوذ بیگانگان را در ایران افزایش می داد موافق نبود و روس ها نیزبا توسعه ٔ نفوذ انگلستان در ایران به شدت مخالف بودند، شاه پس از مراجعت از نخستین مسافرت خویش به اروپا امتیاز رویتر را لغو کرد و اندکی بعد به جبران لغواین امتیاز و خسارتی که رویتر ادعا می کرد، امتیاز تأسیس بانکی به نام «بانک شاهنشاهی ایران » بدو داده شد تا با مبلغ یک میلیون لیره ٔ استرلینگ به کار پردازد و حق طبع و نشر اسکناس نیز مخصوص این بانک باشد روس ها هم به رقابت انگلیس ها، اجازه ٔ تأسیس بانک استقراضی رهنی را در تهران تحصیل نمودند. از جمله امتیازهای مهم دیگری که ناصرالدین شاه به خارجیان داد، امتیاز انحصار خرید و فروش تنباکو است ناصرالدین شاه در سفر سوم خود به اروپا این امتیاز را در برابر سالی 15000 لیره ٔ انگلیسی به علاوه ٔ یک چهارم از منافع به مدت پنجاه سال به تاجری انگلیسی واگذار کرد ولی این امتیاز با مخالفت سخت روحانیون و مردم مواجه گشت و بر اثر اعتراض ها و اعتصاب هائی که اغلب موجب اغتشاش اوضاع و کشمکش میان ملت و دولت گردید سرانجام ناصرالدین شاه مجبور شد امتیازی را که داده بود لغو کند و خسارت کمپانی را بپردازد.
خدمات او. ناصرالدین شاه چهل ونه سال تمام بر ایران سلطنت کرد، چند سال آغاز سلطنتش بر اثر سرکشی یاغیان و فتنه ٔ بابیان هیجانهائی به همراه داشت و چند سالی هم از دوران اخیر پادشاهی وی با تشنجاتی که بر اثر انحصار تنباکو پیش آمد و نفوذی که خارجیان در امور داخلی مملکت اعمال می کردند، همراه بود بقیه ٔ دوران شاهی وی با آرامش وامنیت قرین بود، از کارهای مفید و اقدامات مؤثری که درعهد این پادشاه در ایران انجام گرفت این موارد است: تأسیس مدرسه ٔ دارالفنون، ایجاد تلگراف خانه و ضرابخانه و کارخانه ٔ چراغ گاز و پست خانه و کارخانه های توپ ریزی و باروت کوبی و فشنگ سازی، ایجاد نظمیه، تشکیل سربازخانه ها در ولایات، بنای قلاع سرحدی، تشویق و توسعه ٔ صنایع دستی بافندگی، ساختمان و مرمت جاده های عمومی، توجه به کشف و استخراج معادن، ایجاد و تأسیس بیمارستانها و داروخانه ها، تأسیس چاپخانه و نشر روزنامه، ایجاد مجلس شورای دولتی و تعیین وزارتخانه های مرتب و وزیران مسئول. ناصرالدین شاه در کار سلطنت پادشاهی مقتدر بود، در دوران طولانی سلطنت وی - چنانکه گذشت - حوادث مهمی در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران پدید آمد که خود مقدمه ٔ حوادث و اتفاقات مهمتر بعدی بود، در عهد وی رفت وآمد اروپائیان به ایران فزونی گرفت و با همه ٔ منع شدیدی که در اواخر پادشاهی خویش از عزیمت جوانان و به خصوص دانشجویان ایرانی به فرنگ ابراز می نمود و مطلقاً با مسافرت محصلین ایران به اروپا مخالفت می ورزید کسانی به اروپا رفتند و هرکس در مراجعت برخی از آداب و سنن فرنگی را با خود به ارمغان آورد، این ازفرنگ آمدگان اندک اندک هم وطنان خود را با تمدن غربی و مخصوصاً اوضاع سیاسی و اجتماعی اروپا آشنا کردند، در اواخر عهد وی درگوشه و کنار مملکت به ویژه در پایتخت انجمن های سری تشکیل گردید و داعیه ٔ آزادیخواهی و قانون طلبی - به صورت تقاضای تأسیس عدالتخانه - در سرها پدید آمد موفقیتی که با لغو امتیاز انحصار تنباکو نصیب روحانیون و مردم شد، این داعیه ها را قوت بخشید و رفته رفته مردم آماده ٔ نهضتی شدند که پس از قتل ناصرالدین شاه و به دوران سلطنت فرزندش مظفرالدین شاه به صورت انقلاب مشروطیت پدیدار گشت و یکباره زندگی سیاسی و اجتماعی ایران را دگرگون ساخت.
صفات و ذوقیات او. ناصرالدین شاه درزندگی خصوصی مرد زن دوستی بود، زنان عقدی و صیغه ٔ فراوان داشت. تعداد همسران او را بالغ بر صد تن نوشته اند. فرزندان زیادی نیز از او باقی مانده است. مرد أکول و خوش خوراکی بود و به تنقلات علاقه ای فوق العاده داشت، به قهوه و قلیان هم رغبتی فراوان می نمود، به شکارو گردش و نقاشی دلبسته بود، خطی خوش و پخته داشت، مردی ادیب و شعرشناس بود و خود نیز گاهی به تفنن ابیاتی می سرود. سجع مهر او این بیت بود:
تا که دست ناصرالدین خاتم شاهی گرفت
صیت ِ دادو معدلت از ماه تا ماهی گرفت.
بر صدر تذکره هائی که به عهد وی تألیف شده است اشعاری به نام او ثبت کرده اند که نمودار روشنی از ذوق ادبی این پادشاه قدرت طلب است. هدایت در مقدمه ٔ مجمعالفصحا طرفی از اشعار ناصرالدین شاه نقل کرده است. و اینک نمونه ای از آن جمله:
ای روی ماه تورا صد بنده همچو پری
از رفتن تو رسد خجلت به کبک دری
تشبیه روی ترا هرگز به مه نکنم
زیرا که در نظرم زیباتر از قمری
خورشید بزمگهی سلطان هر سپهی
شایسته ٔ کلهی زیبنده ٔ کمری
پیش تو بنده شدن بهتر ز پادشهی
پای تو بوسه زدن خوشتر ز تاجوری
بگذشتی از سرکین بر شاه ناصر دین
بر قبله گاه زمین زاینسان مکن گذری.
قتل ناصرالدین شاه. از اوایل ماه ذیعقده ٔ سال 1313 ناصرالدین شاه خود را برای برگزاری جشن آغاز پنجاهمین سال پادشاهی خویش آماده می کرد، او روز بیست و سوم ذیقعده ٔ سال 1264 به تخت سلطنت نشسته بود ودر بیست و سوم ذیعقده ٔ سال 1313 درست چهل و نه سال از عمر فرمانروائی وی می گذشت. قرار بود این جشن ها درطول یک هفته از هیجدهم تا بیست و چهارم ذیقعده برگزار گردد. بدین مناسب بامداد روز هفدهم ذیعقده ٔ سال 1313 که یک روز به شروع جشن های هفت روزه باقی مانده بود، ناصرالدین شاه عزم شهرری کرد تا به زیارت مزار حضرت عبدالعظیم رود، در حرم حضرت عبدالعظیم صدای تیر تپانچه ای سکوت را شکست و گلوله ٔ میرزا رضای کرمانی، شاه قدرتمند قاجار را از پای درآورد، او را در جوار بقعه ٔ حضرت عبدالعظیم و در کنار مزار زن محبوبش جیران به خاک سپردند. برای اطلاع بیشتر از احوال ناصرالدین شاه و اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در عهد پادشاهی وی گذشته از کتابهای تاریخ، این مآخذ نیز قابل توجه و مطالعه است: مجله ٔ یادگار ج 1 شماره 8 ص 27: تفصیل انتخاب هیأت نمایندگی ایران برای رفتن به روسیه در سال 1244. مجله ٔ راه نو سال دوم ص 325 و سال سوم ص 20. از جنگ مرحوم علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه مطالب مختلف تاریخی راجع به دوره ٔ سلطنت ناصرالدین شاه. سالنامه ٔ امیرکبیر سال اول ص 11: از مراسم جالب دربار ناصرالدین شاه. مجله ٔ یغما سال 5 ص 207: واقعه ٔ قتل ناصرالدین شاه. کتاب ایران از نظر خاورشناسان ص 228: ناصرالدین شاه و خانواده ٔ شاهی و رجال دربار او. مجله ٔ یغما سال 2 ص 528: اعلان جنگ روسیه به ایران در سال 1242 هَ. ق. مجله ٔ دانش سالهای اول و دوم و سوم: اوضاع ایران در قرن نوزدهم. مجله ٔ یادگار ج 3 شماره 10 ص 38: جنگ ایران و انگلیس در سال 1273 هَ. ق. مجله ٔ یغما سال 8 ص 206 و ص 246: دو روز با ناصرالدین شاه در چمن زارهای سویس. مجله آینده سال 2 ص 54: تاریخچه ٔ سیاست قاجاریه. مجله ٔ روزگار نو ج 4 شماره ٔ 5 ص 17. ناصرالدین شاه قاجار و سفرهای او به انگلستان. مجله ٔ یغما سال 11 ص 514:حاج میرزا حسین خان سپه سالار و ترکمن های مرو. مجله ٔ یغماسال 11 ص 130: مسافرت ناصرالدین شاه به خراسان و مصاحبه ٔ او با یک افسر انگلیسی. مجله ٔ توشه جلد اول شماره های 3 و 4 و 5 و 6: ماجرای قتل ناصرالدین شاه. مجله ٔ یغما سال 2 ص 159: تسلیت نامه ٔ ناصرالدین شاه در مرگ شاهزاده فرهاد میرزا معتمد. مجله ٔ یادگار ج 2 شماره 7 ص 50: حاجی میرزا حسین خان مشیرالدوله و حسام السلطنه. مجله ٔ مهر سال 8 ص 273: علت رفتن ناصرالدین شاه به فرنگ. مجله ٔ یغما سال 2 ص 210: قرارداد رویتر. مجله ٔ یادگار ج 2 شماره 5 ص 41: مسافرت ناصرالدین شاه به اروپاو برکناری میرزا حسین خان سپه سالار از صدارت. مجله ٔ یغما سال 3 ص 343: حرم ناصرالدین شاه. کتاب هزار بیشه ٔجمالزاده ص 203: قرضه ٔ ناصرالدین شاه از انگلیسها مستخرجه از یادداشتهای مرحوم اعتمادالسلطنه. مجله ٔ ارمغان سال 29 ص 86: گزارشاتی از دوره ٔ سلطنت ناصرالدین شاه: یغما سال 11 ص 547: وقایع سفر ناصرالدین شاه به قم.مجموعه ٔ پانزده گفتار از آقای مجتبی مینوی ص 437: نمایش لارنس هاوسمان درباره ٔ سفر ناصرالدین شاه به فرنگستان. مجله ٔ شرق شماره های سال اول: جلب مهاجرین اروپائی در سال 1242. مجله ٔ یادگار ج 1 شماره ٔ 10 ص 26: ولیعهد ناصرالدین شاه. مجله ٔ اطلاعات ماهانه سال سوم شماره ٔ 9 ص 23: مژده ٔ فتح هرات و... مجله ٔ پیمان شماره های سال دوم: یادداشتهای تاریخی راجع به جنگ ایران و انگلیس در سال 1272 هَ. ق.


بانک

بانک. (فرانسوی، اِ) (از ایتالیایی بانکا بمعنی میزی که روی آن چیزهائی فروشند). سازمان و دستگاهی که محل ذخیره ٔپول مردم است و بدان داد و ستد کنند یا داد و ستد آنجا انجام گیرد. بنگاه صرافی و معاملات مهم نقدی. سازمانی که عملیات آن بطور کلی عبارت است از: نقل و انتقال وجوه و صدور بروات و نگاهداری سرمایه ٔ اشخاص و بکار انداختن سرمایه های مذکور برای توسعه ٔ تجارت و اعتبارات تجارتی بخصوص از جهت تسهیل عمل مبادلات و نقل و انتقال وجوه و دادن اعتبار و قرض به مردم با ربح کمتر از میزان عادی بازار و گاه نشر اسکناس رایج کشور. پایه ٔ اصلی تشکیل بانک ها را صرافیهای قدیم تشکیل میدادند، در واقع این مؤسسات بودند که واسطه ٔ داد و ستد و جریان پول قرار داشتند و همان سازمانهای کوچک مالی و اقتصادی پایه ٔ اصلی تشکیل سازمانهای معظم بانکی در دنیا شد. در ایران شاید بتوان تاریخچه ٔ تأسیس بانک را به زمان هخامنشیان رساند، در واقع مؤسسات پسران موراشوازنیپ پور و بانک اجی بی نخستین بانک هایی هستند که در ایران وجود داشته اند. ناصرخسرو در سفرنامه درباره ٔ صرافی و کیفیت معامله ٔ مردم بصره شرحی دارد جالب: «... و حال بازار آنجا (بصره) چنان بود که آن کسی را که چیزی بودی به صراف دادی و از صراف خط بستدی و هر چه بایستی بخریدی و بهای آن برصراف حواله کردی و چندان که در آن شهر بودی بیرون از خط صراف چیزی ندادی ». (سفرنامه چ دبیرسیاقی ص 114). در داخل ایران مسکوک طلا و نقره از روزگاران قدیم ضرب شده بود و صرفاً قانون عرضه و تقاضا بر آن حکومت میکرد. در تمام ادوار تاریخ صرافان کار بانکداری را به مقیاس کوچکی انجام میدادند. تاجر با صراف معینی حساب جاری داشت، یعنی صراف برای هر تاجر دفتر مخصوصی که کلیه ٔ داد و ستدها متدرجاً در آن منعکس میگردید تهیه و به وی تسلیم می نمود و بجای چک از حواله های خطی و عادی استفاده میشد. کلیه ٔ پرداختها و دریافتها در شهرهای دور و نزدیک بوسیله ٔ صراف و با استفاده از برات انجام میگرفت. در عملیات صرافی اکثر بهره ٔ آن 9 و 12 درصد بود ولی حساب و قانونی نداشت و در بعضی مورد حتی به 50 درصد نیز میرسد. صرافی در ایران از سال 1266 هَ. ق. تحت تأثیر شرایط بانکداری اروپا مخصوصاً لندن قرار گرفت. اما تا سال 1267 هَ. ق. مؤسسه ای بنام بانک بمعنای جدید وجود نداشت، در سال مذکور «بانک جدیدی » که مؤسسه ای انگلیسی بود و در دیگر کشورهای آسیانیز شعبه هایی داشت، در تهران و مشهد و اصفهان و رشت و شیراز و بوشهر و تبریز شعبی باز کرد و چون در آغاز حقوق و مزایای مخصوصی نداشت، احتیاج به تحصیل امیتاز نیز پیدا نکرد. بانک مذکور در مدت کمی موفق شد که نرخ بهره را به دوازده درصد پائین آورد و در مقابل ودایعی که به آن سپرده میشد برای حساب جاری دو و نیم درصد و برای امانات بابت شش ماهه چهار درصد و یکساله شش درصد بهره می پرداخت. محل این بانک در ساختمانی بود که بعدها مرکز بانک شاهی گشت. شعبه ٔ بانک تهران ابتدا حواله های پنج قرانی و بیشتر به عهده ٔ خزانه دارخود صادر میکرد و در میان مردم رواج می داد و این درواقع نخستین صورت چک بانکی یا اسکناس در ایران بود که چون این حواله را به بانک می بردند فوری در برابر آن مسکوک نقره پرداخته می شد. دیری نگذشت که این بانک جای خود را به بانک شاهنشاهی داد. توضیح آن که در اسفند 1267 هَ. ق. ناصرالدین شاه قاجار امتیاز ایجادبانک شاهنشاهی را به مدت شصت سال به بارون جولیوس رویتر داد و در آبان ماه 1268 هَ. ق. سهام بانک در لندن به معرض فروش گذاشته شد و سرمایه ٔ بانک یک میلیون لیره تعیین گردید، در ظرف چند ساعت پانزده برابر سهام نخستین خریداری شد. بانک شعب خود را در شهرستانهای ایران تأسیس کرد و درسال اول تأسیس پس از پرداخت کلیه ٔ مخارج 68 هزار لیره سود برد و هشت درصد نفع به صاحبان سهام پرداخت. بانک شاهنشاهی به نشر اسکناس نیز مبادرت کرد و اسکناسهای نخستین فقط در شعبه هایی که نام آن روی اسکناس نوشته شده بود قابلیت پرداخت داشت. بانک می بایست شش درصد منافع خالص سالیانه ٔ خود را به دولت ایران می داد. و در ابتدای تأسیس چهل هزارلیره به مدت ده سال ازقرار تنزیل شش درصد به شاه وام داد. بانک علاوه براین امتیاز، انحصار استخراج معادن آهن و سرب و مس و زیبق و زغال سنگ و نفت و جز اینها را به استثنای فلزات قیمتی به دست آورده بود. در اردیبهشت 1309 هَ. ش. بموجب قراردادی که بین دولت و بانک شاهی منعقد گردیدحق صدور اسکناس بانک شاهی ملغی شد و دولت پول کلیه ٔاسکناسهای صادر شده ٔ آنرا تا خرداد 1310 هَ. ش. پرداخت و در عوض از پرداخت حق امتیاز نیز معاف شد. باید گفته شود که به همراه فعالیت این بانکها، مؤسسات ایرانی نیز بودند که تقریباً کار بانک را انجام میدادند تجارتخانه ٔ جهانیان (1274 هَ. ق.)، تجارتخانه ٔ جمشیدیان (1265 هَ. ق.)، کمپانی فارس (1275)، شرکت اتحادیه (1276)، شرکت عمومی ایران (1278 هَ. ق.).
نخستین پیشنهاد تأسیس بانک ملی بصورت جدید در سال 1296 هَ. ق.توسط یکی از تجار معروف ایران یعنی حاج محمدحسن امین دارالضرب به ناصرالدین شاه داده شد. او طی کتابچه ای لزوم تأسیس بانک را توضیح داد و خود قبول نمود که سرمایه ٔ اصلی بانک را تأمین کند ولی این طرح جامه ٔعمل نپوشید. در سال 1324 هَ. ق. مجدداً اعلان تأسیس بانک ملی منتشر شد ولی صورت عمل بخود نگرفت. در خرداد ماه 1300 هَ.ش. نیز دولت پیشنهاد تأسیس بانک را داد که باز نتیجه نبخشید تا به سال 1306 هَ.ش. که مقدمات تأسیس بانک ملی فراهم شد. از طرف دیگر در سال 1268 هَ. ق. از طرف روسها نیز تقاضای امتیاز بانک شد و بانک استقراضی روس در ایران تأسیس یافت و امتیاز آن به ژاک دویولیاکف داده شد و مبالغی بدولت ایران و علماء و متنفذان قرض داد. شعب بانک در بیشتر نقاط شمالی ایران تأسیس گردید، در بهمن 1299 هَ. ق. بموجب عهدنامه ٔ ایران و روس، بانک استقراضی بدولت ایران واگذار گشت. از طرف دولت عثمانی نیز بانکی بنام بانک عثمانی در تهران و همدان و کرمانشاه تأسیس شد.
- بانک اِجی بی، بانک معتبری بود در بابل بنام بانک «اجی بی و پسران » در زمان داریوش اول هخامنشی. درقراردادهای این بانک از سلطنت بخت النصر سوم یعنی کسی که بر داریوش یاغی شده بود نام برده شده است. اسنادی که از بابل به دست آمده میرساند که از یهودیان اسیر زمان بخت النصر دو نفرصاحب دو بانک معتبر بوده اند و بانک یکی را بانک اجی بی و پسران می نامیدند و دیگری را بانک پسران موراشوازنیپ پور. رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 553 و 554 و 950 و 951 شود.
بانک پسران موراشوازنیپ پور؛ نام بانکی که بنام پسران موراشوازنیپ پور از اسرای یهودی در زمان بخت النصر، در بابل معروف بود. رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 950 شود.
- بانک سپه، مؤسسه ایست که از وجوه بازنشستگی مستخدمان لشکری تأسیس شده است و ابتدا نام بانک پهلوی داشت.
علاوه بر اینها بانکهای دیگری از جمله بانک عمران، بانک توسعه ٔ اعتبارات صنعتی، بانک ایران و ژاپن، بانک تهران، بانک پارس، بانک صادرات و معادن، بانک بازرگانی، بانک بیمه ٔ بازرگانان، بانک ایران و روس، بانک ایران و هلند و بانک اعتبارات نیز وجود دارد که اغلب از مؤسسات مهم اعتباری محسوب میشوند. درباره ٔ تاریخچه ٔ تأسیس بانکهادر ایران و فعالیت آنها، به جغرافیای اقتصادی کیهان از ص 398 تا 511 و نشریات بانک ملی ایران و مجله ٔ بانک سپه بخصوص مجله ٔ آن بانک شماره ٔ اول سال اول از صص 1 تا 9 رجوع شود.
- بانک کشاورزی (فلاحت سابق)، از بانکهای دولت است که بموجب قانون مصوب 9 شهریور 1309 هَ. ش. تأسیس شده است و وظیفه ٔ آن وام دادن به کشاورزان و مالکان و ترویج وسایل کشاورزی است. نام این بانک اخیراً به بانک اعتبارات کشاورزی و تعاونی ایران تغییر داده شده است.
- بانک ملی ایران، در چهارم اردیبهشت 1307 هَ.ش. مجلس شورای ملی قانون اجازه ٔ تأسیس بانک ملی ایران را تصویب کرد و در سال بعد بانک مذکور تأسیس گردید. سرمایه ٔ ابتدائی بانک دو میلیون تومان بود که به بیست هزار سهم یکصدتومانی تقسیم گردیده بود، دولت پرداخت تمام سهام را تعهد کرد، سپس حق صدور اسکناس اصولاً به بانک ملی واگذار شدو از بانک شاهنشاهی سلب گردید، این سازمان امروز مهمترین بانک در ایران است و شعب فراوان در تمام شهرستانها و حتی در دهکده های ایران دارد. مؤسساتی مانند بانک رهنی (مؤسسه ٔ رهنی سابق که قانون آن در دهم آبان 1305 هَ.ش. تصویب شده بود) و بانک کارگشایی جزءآن است که اولی اموال غیرمنقول و دومی اشیاء منقول را به رهن میگیرد و در ازای آن با بهره ٔ کم پول قرض میدهد. بانک ملی ایران در سالهای اخیر به دو بانک مرکزی و بانک ملی تقسیم شد و بانک مرکزی مأمور نشر اسکناس گردیده است.

معادل ابجد

رویتر

816

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری