معنی سابقه حرفه‌ای یک فرد

مترادف و متضاد زبان فارسی

حرفه‌ای

پیشه‌ای، شغلی، کارکشته، کرده‌کار، ماهر،
(متضاد) غیرحرفه‌ای

فرهنگ معین

سابقه

سبقت گیرنده، (اِ.) پیشینه، اعمالی که در گذشته انجام شده. [خوانش: (بِ قَ یا قِ) [ع. سابقه] (اِفا.) مؤنث سابق. ]

فرهنگ فارسی هوشیار

سابقه داری

سابقه داشتن سابقه دار.


کم سابقه

(صفت) کسی که در کاری و شغلی سابقه زیاد ندارد مبتدی مقابل سابقه دار.


سابقه دار

(صفت) با سابقه (چه در کارهای خوب و چه بد) : مجرمین کار کشته و سابقه دار.

عربی به فارسی

فرد

واحد , منفرد , تک , فرد , تنها , یک نفری , مجرد , جدا کردن , برگزیدن , انتخاب کردن

لغت نامه دهخدا

سابقه داری

سابقه داری. [ب ِ ق َ / ق ِ] (حامص مرکب) عمل سابقه دار. رجوع به سابقه دار شود.

کلمات بیگانه به فارسی

سابقه

پیشینه

فارسی به عربی

فرد

شاذ، شخص، فرد، فرید


سابقه

تاریخ، خلفیه، سجل، عمود، فکر، معرفه

فرهنگ عمید

سابقه

سابق

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

سابقه

پیشینه

معادل ابجد

سابقه حرفه‌ای یک فرد

786

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری