معنی سانسور
لغت نامه دهخدا
سانسور. (فرانسوی، اِ) ممیزی و تفتیش مطبوعات و مکاتیب و نمایش ها. این کلمه در زبان فارسی با افعال معین چون کردن و شدن و چی نسبت بصور زیر آید: سانسور کردن، سانسور شدن، سانسورچی.
فرهنگ معین
(نْ) [فر.] (اِ.) کنترل و بازرسی حاکمیت بر فعالیت سیاسی، اجتماعی و... خاصه فرهنگی، بررسی (فره).
فرهنگ عمید
تفتیش و مراقبت از طرف دولت در فیلمها، نمایشنامهها، مطالب روزنامهها، و مطبوعات و حذف برخی مطالب به صلاحدید آنها پیش از انتشار،
حل جدول
ممیزی
مترادف و متضاد زبان فارسی
تفتیش، کنترل، ممیزی، حذف، قیچی
فارسی به انگلیسی
Blackout, Censorship, Censure
فارسی به عربی
رقابه
فرهنگ فارسی هوشیار
تفتیش مطبوعات و مکاتیب و نمایشها
اصطلاحات سینمایی
تعیین اینکه چه بخش هایی از فیلم، یا اینکه اساسا چه فیلمی، باید پخش عمومی شود و در معرض تماشای مردم قرار گیرد. سانسور از سوی سازمان ها و نهادهای مختلف اعمال می شود، نظیر نهادهای دولتی، دادگستری یا نهاد های مذهبی، قومی و اخلاقی. سانسور همیشه محل بحث و اظهار نظرهای متفاوت بوده و در هر جامعه ای با جامعه دیگر فرق دارد. به دلیل آنکه سینما و ارزش های اجتماعی دستخوش تحول اند، در هر زمان مسئله خاصی ممکن است مشمول سانسور شود.
معادل ابجد
377