معنی سفله
فرهنگ معین
پست، فرومایه، بدسرشت، جمع سفلگان. [خوانش: (س یا سُ) [ع. سفله] (ص.)]
فرهنگ عمید
پست، فرومایه، ناکس، پستفطرت،
حل جدول
پست و فقیر
مترادف و متضاد زبان فارسی
بدسرشت، بدنهاد، پست، جلب، حقیر، دنی، دون، دونصفت، دونهمت، رذل، رذیل، فرومایه، ناجوانمرد، ناکس
فارسی به انگلیسی
Base, Boor, Boorish, Despicable, Evil, Mean, Rascal, Rascally, Scoundrel, Villain
فرهنگ فارسی هوشیار
فرومایه، مردم ناکس، پست
معادل ابجد
175